چکیده:
مادیان هزار دادستان متنی متعلق به اواخر دورۀ ساسانی یعنی قرن هفت میلادی است و دربردارندۀ مسائل حقوقی در دورۀ پیش از اسلام است. بررسی و تحلیل دو فصل از این متن، مراحل انتقال دارایی و قوانین آن را آشکار میکند. یکی از این دو فصل مربوط به واگذاری دارایی است و در آن چگونگی انتقال دارایی از فردی به شخص دیگر بیان میشود. فصل دیگر، چگونگی پذیرش آن دارایی را از سوی دریافتکننده بیان میکند. هدف از این پژوهش بیان مراحل انتقال دارایی و قوانین آن است. و تلاش میکند به این پرسش پاسخ دهد که برای انتقال دارایی چه کارهایی باید انجام میشد و چه قوانینی برای آن وجود داشت؟ بر اساس این متن هر کسی اختیار داشت از دارایی خویش، چیزی را به کسی واگذار کند. در اولین مرحله از واگذاری، فرد تمایل خود را برای واگذاری، بیان میکرد و به اصطلاح اظهار مالکیت میکرد. پس از اظهار مالکیت، دارایی از اختیار فرد واگذارکننده خارج میشد و در اختیار دریافتکننده قرار میگرفت؛ اما شرط مالکیت نهایی این بود که دریافتکننده اعلام پذیرش میکرد و اظهار میداشت، دارایی را پذیرفته است. اظهار مالکیت و پذیرش دارایی باید به دقت بیان و ثبت میشد و واگذاری و پذیرش آن در این صورت کاملاً قانونی بود.
Madayan i hazar dadestan is a text that belong to late Sassanid era, the 7th century AD,and covers legal issues in the pre-Islamic period. Analyzing two chapters of this text reveals the steps of asset transfer and its rules. One of them is related to the transfer of assets, which describes how to transfer assets from one person to another. The next chapter has been described how the recipient will accept the asset. The purpose of this research is to describe the steps of asset transfer and its rules. And it tries to answer the question, what are the steps for the transfer of assets and what were the rules for it? According to this text, everyone had the right to give something of their property to someone. In the first step, the person expressed his desire to transfer, and the so-called declaration of ownership. Then, the asset was taken out of the custodian's possession and given to the recipient; But the condition of the final ownership was that the recipient would accept and declare that he had accepted the asset. This had to be carefully explained and recorded, and in that case the transfer and acceptance was completely legal.
خلاصه ماشینی:
در جاهای دیگری (مادیان 65/2-4 و 7-8) از این فصل نیز به تعیین دقیق دارایی، که باید واگذار میشد، اشاره شده است که میتوان براساس آنها اینگونه نتیجه گرفت: هرگاه مانند مثال پیش و آنچه در مادیان 65/7-8 آمده، دارایی مشخص و برای آن اظهار مالکیت میشد، همۀ آن واگذار شده بود، ولی اگر برای سهمی از دارایی اظهار مالکیت میشد، تنها مقدار مشخصشده واگذار میشد.
هرگاه [کسی] گوید که ”این خواسته از آنِ فرزندان تو [باشد]“ و تنها یک فرزند باشد جایی نوشته شده است که همه [آن دارایی به آن یک فرزند] میرسد، زیرا [دریافت همۀ دارایی توسط] یک [فرزند] نیز قانونی است، [همانگونهکه درنزد] نیکان پیداست، 19 اما بهرام گفت که براساس کرده 20 (= قانون) نباید چنین کنند (مادیان 65/15-17؛ Perikhanian 1997: 164-165؛ عریان 1391: 262).
جایی نوشته شده است که اگر [کسی بیان] کرد که [این دارایی] از آنِ کسی باشد که مهرین خویش بود (= مالکیت) او را اظهار کند...
دوم اینکه کسی که اظهار مالکیت به او داده شده بود، نمیتوانست اظهار مالکیت را برای خود بگوید، ولی ممکن بود دادن این حق بهگونهای بیان میشد که وی تا زمان اظهار مالکیت، اختیار دارایی را در دست داشت و کار او قانونی بود.
در مثال زیر، گفتن با این معنا بهکار رفته است: ka gōwēd kū xwāstag ī pad xwēšīh ī man ud arz dō sad wahāg +arzēd gōwē tō xwēš… اگر [کسی] گوید که ”از دارایی که از آنِ من است و بهاندازۀ 200 [درهم] بها میارزد، [اگر] گویی (= اظهار کنی، برگزینی) از آن تو [باشد]“، ...
Sasanian Legal System”, Encyclopedia Iranica, vol.