چکیده:
براساس نظریة پیرسن، 12 کهنالگو بهعنوان راهکارهای «بیداری قهرمان درون» وجود دارند: معصوم، یتیم، حامی و جنگجو، جوینده، ویرانگر، عاشق، آفریننده حاکم، ساحر، فرزانه و لوده... . در این پژوهش با تکیه بر این نظریه به بررسی و تطبیق جلوههایی از این کهننمونهها در زندگی آینه قهرمان رمان «کولی کنار آتش» اثر منیرو روانیپور که در مسیر دستیابی به هویّت انسانی است، پرداختیم. و دریافتیم که روانیپور با روایت و پردازش داستان به سبک پست مدرن، آینه را که نمودی از کهنالگوهای معصوم و یتیم است با کهنالگوهایی چون حامی، عاشق، جنگجو، جوینده، مرحله به مرحله به سوی سیر تکاملی زندگیاش سوق میدهد. این کهنالگوها هم میتواند به عنوان مرحلهای از سفر و هم به عنوان راهنمای سفر در زندگی آینه تجلی مییابند و او را به عنوان قهرمانی امروزی تبدیل به آفریننده و فرزانهای نقاش با هویتی مستقل به میان قبیلهاش بازمیگرداند.
According to the theory of the Carol S. Pearson and Hugh K. Marr there are twelve archetypes as solution of awakening the hero within that including the innocent, orphans, protectors, warrior, explorer, devastating, lover, creator, ruling, sorcerer, wise, clown. In this study to analyze the representative of the characteristics of these archetypes that there are in the characters in the fiction of contemporary hero that in the path of achieving human identity. We conclude that Ravanypoor narrates and proceeds the novel in the postmodern style, the character of "Ayene" in this novel is the manifestation of the innocent and orphans archetype that with an aid of protectors, explorer, lover and creator passed the variant stages of his life and evolution. These archetypes manifest as the stage of the travel, and also the leader in the life and back her to the creator and painter wise with the independent identity to her family.
خلاصه ماشینی:
کهن الگوها «شخصيت ها و انـرژيهـايي هسـتند کـه در رؤياي همۀ آدم ها و اسطوره هاي تمام فرهنـگ هـا تکـرار مـيشـوند، بـه عبـارتي، ذات يـا هويت ما به صورت اين شخصيت ها تجسم مييابد تـا هـر يـک نقـش خـود را در نمـايش زندگي ما ايفا کنند (وگلر، ١٣٨٦: ١٥) و به تعبيري «هرگز نمي ميرند، بلکه همواره نوبـه نـو به اشکال گوناگون رخ مي نمايند» (ستاري ، ١٣٨٣: ٧).
٢. پيشينۀ پژوهش تـاکنون در پـژوهش هـاي متعـددي بـه تحليـل و بررسـي رمـان کـولي کنـار آتـش منيـرو روانيپور پرداخته شده است ؛ از قبيـل مقالـه هاي «پسـت مدرنيسـم و بازتـاب آن در رمـان کولي کنار آتش » از ناصر نيکوبخت و مريم رامين نيا، «بررسي سفر قهرمـاني شخصـيت در رمان شازده احتجاب بـا تکيـه بـر کهـن الگوهـاي بيـداري قهرمـان درون » و «بررسـي سـفر قهرماني شخصيت در بوف کور با تکيه بر کهن الگوهاي بيداري قهرمـان درون » از مجيـد سرمدي و مصطفي گرجـي و مقالـۀ «تحليـل کيفيـت بيـداري قهرمـان درون در شخصـيت سياوش و کيخسرو با تکيه بر نظريه پيرسون و کي مار» از عصاريان و قاسم زاده .
اين آشنايي منجر به علاقـۀ آينـه بـه مـانس مـي شـود تـا جايي که به خانۀ مرد در شهر مي رود تا داستان هاي بومي قبيله اش را براي او تعريـف کنـد و مانس آن ها را درکتابي به نام آينه چاپ کند: ««مرد گفت من کتاب مينويسـم ، قصـه ...