چکیده:
بیان مسئله: کاشینگارۀ «رستم و دیو سپید» بر درگاه ارگ کریمخانی از افزودههای قاجاریان است که علاوه بر ویژگیهای هنری از اهمیت اجتماعی و دیوانی ویژهای نیز برخوردار است، گرچه کمتر به آن پرداخته شده است؛ لذا تفسیر تازهای از آن میتواند درکی عمیقتر از تحولات مجموعۀ زندیه در روزگار قاجار عرضه کند. این پژوهش مبتنی بر این فرضیه است که کاشینگارۀ مورد نظر فارغ از نقش هنری آن -در ادامۀ سنت تصویرگری نبرد رستم و دیو سپید- دارای کارکردهای غیر هنری (سیاسی و دیوانی) نیز بوده است.
هدف پژوهش: پژوهش حاضر در پی آن است که جنبههای محتوایی و مفهومی این اثر مغفولمانده را در بستر تاریخی و اجتماعی شکلگیری آن بازشناسی و کارکردهای دیوانی و حکومتی آن را بر سیمای ارگ کریمخان شناسایی کند.
روش پژوهش: این پژوهش با استفاده از مراحل سهگانۀ روش شمایلنگاری اروین پانوفسکی در مطالعات تاریخ هنر میکوشد با «توصیف»، «تحلیل» و «تفسیر» اسناد و مدارک موجود به خوانشی تازه از این کاشینگاره دست یابد. دادههای اولیه شامل منابع تصویری (آرشیوی) و اسناد نوشتاری هستند که در پیوند با هم پیش میروند.
نتیجهگیری: یافتههای پژوهش نشان میدهند که الف) مضمون ابتدایی این اثر با نمونههای دیگر تشابه دارد، با این حال در صحنهپردازیهایی همچون ترسیم «حیوانات» و «عناصر معماری فرنگی» در حاشیههای مجلس متفاوت است؛ ب) مضمون قراردادی این اثر نبرد رستم را با دیو سپید در خوان هفتم «شاهنامه» (صحنۀ سیزدهم روایت) نشان میدهد که دگرگونیهایی نیز در پارهای از جزئیات در طول زمان داشته است؛ ج) معنای ذاتی این طرح، با توجه به سه حوزۀ «پیشزمینههای هنری»، «شرایط حکومتی و دیوانی شیراز» و «مفاهیم نمادین اجتماعی و سیاسی»، نشان میدهد که استفاده از این نقش در درگاه ارگ، در دو سطح «عوام» و «خواص»، میتواند بهعنوان رسانهای تصویری برای بیان شوکت و قدرت سیاسی حسینعلیمیرزا فرمانفرما، والی فارس، و همچنین بهعنوان نمادی از مرکزیت، فردیت و استقلالطلبی او در برابر حکومت مرکزی، و بخشی از دیگر اقدامات مشابه والی برای اعلام جانشینی پس از فتحعلیشاه قاجار، تعبیر و تفسیر شود.