چکیده:
این مقاله در صدد است در چارچوب نظریۀ گفتمان لاکلا و موف به بررسی گفتمان اصالت داریوش شایگان در دو کتاب «بت های ذهنی وخاطرۀ ازلی» و «آسیا در برابر غرب»(در دوره اول حیات علمی اش) بپردازد. گفتمان های اصالت، درطیفی از مفصل بندی غرب انتقادی تا غرب ستیزی، در دهۀ چهل و پنجاه شمسی در ایران با ساختارشکنی در هژمونی تمدن و تجدد غربی، صورت بندی شدند. بنیان گفتمان های اصالت بر تصویری از شکاف ها و گسست های هویت بومی مبتنی است که با نفوذ فرهنگ مدرن غربی، «خود» با حضور «دیگری» و «غیر» به موقعیت متزلزلی از ارزشها و مناسبات رانده شده است و با خصوصیات متناقض و پراکنده و از هم گسیخته، جایگاهی عاری از منزلت و اعتبار تاریخی یافته است. روایت اصالت شایگان با طرد عقل ابزاری مدرنیته، تحت تاثیر هایدگر، و باززایی سنت و با خلق مفاهیم و استعاره های فلسفی، پایه ای تئوریک برای گفتمان اصالت فراهم می کند، و بسترساز اشاعه گفتمان های ایدئولوژیک می شود که در میان نسل روشنفکران دهه پنجاه در مخالفت با غرب، امپریالیسم و استبداد دست نشانده آن، به صورت آرمان «بازگشت به خویشتن» و ریشه های دینی صورت بندی شدند و ایران را برای دورۀ استقرار حکومت اصالت ها آماده کردند.
In the context of Laclau and Mouffe's theory of discourse, this article seeks to examine Dariush Shaygan's original discourse in his two books, Mental Idols and Eternal Memory and Asia Against the West(in the first period of his scientific life).The discourses of originality, in a range from critical to anti-Western antiquity, were formulated in Iran in the 1340s and 1350s with a breakdown in the hegemony of Western civilization and modernity. The basis of the discourses of originality is based on a picture of the gaps and gaps of indigenous identity that, with the influence of modern Western culture, the "self" with the presence of "other" and "other" has been driven to a shaky position of values and relations. Scattered and disintegrated, it has found a place devoid of historical prestige and prestige. By rejecting Heidegger's instrumental intellect, under the influence of Heidegger, and by reconstructing tradition and by creating philosophical concepts and metaphors, Shaygan's narrative of authenticity provides a theoretical basis for the discourse of originality, and paves the way for the dissemination of ideological discourses among the intellectual generation of the 1350s. In opposition to the West, imperialism and its puppet tyranny were formulated as ideals of "return to self" and religious roots, preparing Iran for the establishment of a government of originality.
خلاصه ماشینی:
در دورة مشـروطه و بـا شکل گیری نهضتِ ترجمۀ متون غربی و افزایش آشـنایی بـا نهادهـای مـدرن غربـی از طریق اعزام دانشجو، این جذابیت روزافزون اروپای مدرن ، از فنون و تکنیک و آموزش به تقلیدِ نهادها و سازوکارهای سیاسی و فرهنگی و اجتماعی اروپایی رسید و در مـدتی کوتاه گفتمان های غرب گرا بـا پـذیرشِ غیرانتقـادی مدرنیتـه بـه مثابـه الگـویی بـرای پیشرفت که می تواند جایگزینِ ارزشها، نهادهـا و انگـاره هـای سـنتی و دینـی شـود از سوی روشنفکران صورت بندی شد، «این متفکران با پذیرش کامل روایت اروپامـدار از مدرنیته و متضاد دانستن ذات شرقی با ذات غربی، با ساده انگاری تمام به فکر اروپـایی کردن ایران افتادند»( میرسپاسی، ١٣٨٤ :١٥).
وقتـه هـای تفکـر، زبـان ، هنـر و مناسـبات اجتماعی- انسانی تجلی گاه های هویت شرقی هستندکه در مفصل بندی با کلیت واحد و تجزیه ناپذیر و غیرقابل تغییرِ فرهنگ شرقی و از طریقِ تذکارِ خاطرة ازلـی، منزلـت و اعتبار هویتی می یابند؛ اما این عناصر و وقته های هـویتی بـا هجـومِ فرهنـگ و تمـدنِ معارض و ناسازگارِ غرب که با انگاره های تجدد بـه حـوزه تمـدنی شـرق ورود کـرده است ، دچار موتاسیون یعنی غربزدگی و ازخودبیگانگی شده اند،«از این رو نکته ای کـه برای شایگان اهمیت می یابد، شناخت هویت خودمـان و بازشناسـی مضـامین و مؤلفـه های خاطرة قومی از یک سو و شناخت تفکر غربی و ماهیت آن بـه عنـوان دگرهـویتی درمتن خود آن فرهنگ از دیگرسو است »(سرپرسـت سـادات ، ١٣٨٩ :٣٤)، و بـر همـین اساس «غرب »و «شرق » را در مقام ابژة شناسایی نظام معنایی گفتمـان قـرار مـی دهـد و خود در موضع یک سوژة شناسا سعی می کند به شـیوه ای تبارشناسـانه بـه لایـه هـای تاریخی و فرهنگی هر یک نور بتاباند و تفاوتهـای جـوهری دو تمـدن را رودروی هـم صورت بندی کند.