چکیده:
بررسی آیات شریفه قرآن در میان مفسران فریقین می تواند در به دست آوردن معنای صحیح و جامع تری از آیات و رفع بعضی اختلافات ظاهری و نقد دیدگاه های هردو گروه راهگشا باشد. با وجود نقاط مشترک ، در تفسیر آیه 80 سوره مبارکه نمل اختلافاتی در تفسیر قسمت اول آن به چشم می خورد.برخی این آیه شریفه را دلیل مثبتی برای نظریه«عدم سماع اموات»میدانند و بعضی از مفسرین چنین عقیدهای ندارند. گرچه تفاسیر ترتیبی به بیان تفسیر این آیه پرداختهاند؛ لیکن این مقاله با روش تحلیلی- انتقادی به بررسی تطبیقی این موارد اختلاف میپردازد.با توجه به بررسی صورت گرفته، عدم به کار رفتن تشبیه در این آیه شریفه،که توسط علامه طباطبایی مطرح می گردد و همچنین اثبات این امر که اگر هم تشبیه را بپذیریم وجه شبه عدم انتفاع یا فقدان حیات است نه عدم سماع و حتی در صورت پذیرش عدم سماع به عنوان وجه شبه، مخافت با صریح آیات دیگر قرآن و همچنین روایاتی که حتی در منابع اهل سنت نیز وجود دارد،دلایلی متقن مبنی بر این مطلب است که؛این آیه شریفه،نه تنها نمیتواند مثبتی بر نظریه عدم سماع اموات باشد؛بلکه نافی این عقیده است.
The study of Qur'anic verses among the Persian commentators can lead to obtaining a more correct and comprehensive meaning of the verses and resolving some apparent differences and criticizing the views of both groups. Despite the common points, in the interpretation of verse 80 of Mobarakeh chapter, there are differences in the interpretation of the first part of it. Some of this verse is considered as a positive argument for the theory of "lack of knowledge of the criminality", and some commentators do not have such an idea. Although interpretative interpretations have been interpreted in terms of the interpretation of this verse, this article, by analytical-critical method, is a comparative study of these issues. Considering the examination, the lack of similarity in this verse, which is by Allamah Tabatabai, as well as the proof that if we accept similarity, it is a form of pseudo-misogyny or lack of life, not lack of knowledge, and even if we accept the lack of semantics as a quasi-money, floating explicitly with other Quranic verses, as well as narratives that even in There are also Sunnis sources, there are good reasons to say that this verse, not only can not be a positive one on the theory of Nod SEMA is dead, but denies this opinion.
خلاصه ماشینی:
پژوهشهای این نوشتار در چند گام به این موارد منتج میشوند که اولاً میتوان مطابق با دیدگاه علامه طباطبایی گفت تشبیه در این آیۀ شریفه بهکار نرفته است؛ ثانیاً اثبات میگردد که اگرهم تشبیه را بپذیریم، وجه شبه عدم انتفاع یا فقدان حیات است نه عدم سماع؛ ثالثاً روشن میشود که حتی در صورت پذیرش عدم سماع بهعنوان وجه شبه، مخالفت با صریح آیات دیگر قرآن و همچنین روایاتی که حتی در منابع اهلسنت نیز وجود دارد.
آیا این آیۀ شریفه استینافیه است یا تعلیلی برای توکل پیامبر(ص) بر خداوند متعال؟ آیا در این آیۀ شریفه تشبیهی برای کافران به اموات بهکار رفته است؟ اگر این تشبیه بهکار رفته، وجه شبه آن چیست؟ سؤال مهمی که در برابر پاسخهای مختلفی که از جانب فریقین به این پرسشها داده شده، مطرح میگردد این است که آیا این آیۀ شریفه میتواند ادعای وهابیت دربارۀ عدم سماع اموات و بدعت بودن سلام و استغاثه به پیامبر اکرم(ص) از جانب شیعیان و بسیاری از اهلتسنن را به اثبات برساند؟ یا اینکه خود دلیلی بر شنیدن اموات و توانایی آنها بر پاسخ در صورت اذن حق تعالی است؟ تحلیل واژگان آیه در مرحلۀ اول لازم است معنای دقیق واژگان آیۀ شریفه مورد بررسی و تحلیل دقیق قرار گیرد تا تفسیر ارائه شده از سوی فریقین ذیل آن بهنحو جامعتری مقایسه شود: تسمع تسمع از ریشۀ (سمع) بهمعنای رسیدن چیزی به گوش است (ابنفارس، 1404ق، ج3، ص102).
Qom: Dar al-Hijrah Horr Ameli, Muhammad ibn Hassan (1409).