چکیده:
اسلام هراسی پدیدهای است که در زمینههای مختلف سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در جریان است و اکنون زنان به عنوان ابزاری در جهت گسترش امواج اسلام هراسی توسط قدرتهای غربی به کار گرفته میشوند چراکه مسأله زن، از مسائل بسیار مهم و از اساسیترین و راهبردیترین مسائل فکری هر جامعه است. این مسأله از دیرباز، در جوامع، در بین متفکرین و در اخلاق و عادات گوناگون ملتها وجود داشته است. موج گسترده و سنگین تبلیغات رسانهای همواره بر این مبنا بوده که زنان مسلمان زیر شدیدترین فشارها قرار دارند و از هیچ یک از آزادیهای قانونی و شرعی خود برخوردار نیستند و در مقابل زنان غیر مسلمان با برخورداری از عدالت جنسیتی و تمامی آزادیها و حقوق برابر با مردان به سرعت در حال طی کردن مسیرهای پیشرفت و ترقی هستند. در این پژوهش سعی بر این است که ابتدا تعریفی جامع از اسلام هراسی ارائه شود و پس از آن به ترتیب حقوق زنان مسلمان، رفتارهای تبعیض آمیز علیه زنان و بازتاب زنان مسلمان در سینمای هالیوود بررسی و در انتها راهکارهای قرآنی جهت مقابله با این پدیده و تخفیف آثار آن بیان شود.
Islamophobia is a phenomenon that is taking place in various political, social and cultural fields and women are now being used by Western powers as a tool to spread Islamophobia, as the issue of women is one of the most important and strategic issues of all societies. This issue has long existed in societies among thinkers and in the various morals and habits of nations. The widespread and heavy wave of media ads has always been based on the fact that Muslim women are under the most severe pressure and do not enjoy any of their legal and religious freedoms. In contrast, non-Muslim women enjoy gender justice and own freedoms and rights equal to men and are rapidly making progress. This study initially tries to provide a comprehensive definition of Islamophobia and then surveys the rights of Muslim women, discriminatory behavior against women and the reflection of Muslim women in Hollywood cinema; and finally Qur'anic strategies to deal with this phenomenon are discussed.
خلاصه ماشینی:
در جهان غرب که مسلمانان در اقليت به سر ميبرند، اسلام هراسي پيامـدهاي تلـخ و سنگيني براي جامعه مسلمين داشته است ؛ حمله به مساجد، نگريستن به مسـلمانان بـه عنوان اجانب و با نگاهي بدبينانه ، تبعيض در واگذاري مشاغل و مقام هـاي مطلـوب ، زيـر نظر داشتن و تحت مراقبت قرار دادن محله هاي مسلمان نشين به طور ويژه ، نمونه هايي از اين پيامدهاست (حسن خاني، ١٣٨٩: ٤٧).
وي بيـان داشت که در نتيجه تلاش هاي گسترده و هماهنگ رسانه هاي غريب از جمله تايمز ترويج اسلام هراسي باورهاي عميق متعددي در ذهن و باور بخش عمداي از شهروندان اروپايي و آمريکايي مخاطب آن ها شکل گرفته است که اهم آن ها از اين قرار اسـت : ايـن بـاور کـه اسلام يک آيين کهن است که قابليت تطابق با مقتضيات زمان را ندارد؛ اين باور که هيچ نقطه اشتراکي ميان اسلام و ساير اديان وجود ندارد؛ اين بـاور کـه اسـلام در مقايسـه بـا غرب فرودست است ؛ اين باور که آموزه هاي اسلامي منسوخ شده و غير عقلانـي هسـتند؛ اين باور که اسلام ديني خشن و مروج خشونت و مولد تروريسم است .
حضور زنان با پوشش اسـلامي و در عرصـه هـاي مختلـف ، پس از انقلاب اسلامي ايران و گرايش روزافزون زنان به حجاب در کشورهاي اسلامي کـه بيان گر برگشت به هويت ديني در ميان ملت هاي مسلمان است ، موجب شـد تـا يکـي از مهم ترين سوژه هاي غرب در موضـوعات حقـوق بشـر بـه زنـان مسـلمان و حقـوق آنـان اختصاص يابد(سعيد، ١٩٧٨: ١٣).