چکیده:
سابقه زیباییشناسی را باید در میان اقوام کهن و باستانی جستوجو کرد نخستین گامها را در این مسیر تمدنهای ایران، هند و یونانی برداشتهاند و دستاوردهای خوبی را به یادگار گذاشتهاند. مکتب زیباییپرستی در عرفان ایرانی اسلامی با استفاده از دستاوردهای حکمت یونانی و اشراق شرقی و بهویژه با بهرهگیری از حکمت ایران باستان در قرون نخستین اسلامی شکلگرفته و با استفاده از تعالیم قرآنی به مکتب بزرگی در عرفان اسلامی تبدیل شده است. البته بزرگان این مکتب همگی ایرانی بودهاند. عرفای بزرگی همچون مولانا جلالالدین رومی و عطار نیشابوری که همواره عشق به جمالپرستی و زیباییشناسی در آثار عرفانی آنها موج میزند. عطار نیشابوری نیز معتقد بر انعکاس جمال حق در سایر مخلوقات است؛ به خصوص معشوق زمینی که در داستان شیخ و دختر ترسا در «منطق الطیر» آمده است. در این مقاله کوشش شده است تا با نگاهی بر آثار و اندیشههای عرفانی عطار و مولانا درباره مفهوم زیبایی و زیباییشناسی در عرفان اسلامی مطالبی ارائه گردد.
خلاصه ماشینی:
در اين مقاله کوشش شده است تا مفهوم زيبايي و مصاديق آن در آثار دو عارف بزرگ مولانا جلال الدين رومي و شيخ فريدالدين عطار نيشابوري مورد بررسـي قـرار گيـرد کـه بدين منظور يکسري از مفاهيم اصلي که در عرفان اسلامي مطرح بوده است انتخاب شده و از نظر مفهوم عرفاني زيباييشناسي مورد بررسي قرار گرفته اند.
نخسـتين مرتبه در اين ديدار، مشاهده اشکال و انوار رنگين و زيبا بوده که بزرگان مکتـب جمـال و ديگر عرفا به شرح چگونگي آن پرداخته اند، چنانچه اين مشاهده و عروج روحاني با ديدار ستاره ، خورشيد و ماه نيز تصوير شده است مانند داستان حضرت ابراهيم (ع ) که در(انعام / ٧٥) خدا بيان ميکند: «کذلکنريإبـراهيم ملکـوتالسـمواتوالـارض» و همچنـين مـا بـه ابراهيم ملکوت آسمان و زمين را نشان داديم .
عطار نيشابوري به وحـدت بـيتمـايز دسـت يافتـه بـود و در پرتـو ايـن کشـف ، تمـام پديده هاي گيتي را جلوه معشوق يا هستي مطلق ميديد، که زيبايي خداونـد را در خـود متجلي کرده اند در حقيقت همه موجودات در نگرش عطار زيبا هستند، زيرا با توجـه بـه مسأله وحدت وجود همه پرتويي از نور حق هستند که چون حق زيباست و منشأ زيبايي است بنابراين مخلوقات نيز همگي زيبا و قابل سـتايش هسـتند.