چکیده:
بررسی آثار بلاغی ادب فارسی و پژوهشهای پیرامون آن نشان میدهد که پژوهشگران، به نظام زیباییشناختی مستقل و معینی در حوزة پژوهشی نثر فارسی قائل نیستند. حال آنکه بررسیهای موردی متون نثر نشان میدهد که نه تنها این آثار، نظام زیباییشناختی مستقل و مؤثری دارد، این نظام زیباییشناختی همسویی کارآمدی با رسالت متون نثر-که انتقال معنا از مؤلف به خواننده است- دارد. معانی نحو، به عنوان یک شیوة بلاغی مستقل، تبیین کنندة بسیاری از شگردهای بلاغی مورد استفادة مؤلفان آثار منثور ادبی است. نظامی که به دلیل اولویت نداشتن در نظام بلاغی نظم فارسی، به اندازة دو حوزة دیگر بلاغت یعنی بیان و بدیع در معرض توجه نبوده و نیست. نگارنده در پژوهش حاضر سعی کردهاست تا با بررسی دقیق فصلهای سیو نهم و چهلم سیرالملوک نظامالملک از منظر علم معانی، نظام زیباییشناختی یکی از مهمترین متون منثور ادبیات فارسی را برجسته کند و نشان دهد که این نظام، هم کاملاً مؤثر و کارآمد و هم کاملاً منطبق با رسالت مؤلف از تولید این متن است. از سوی دیگر با تحلیل این متن از منظر بیان و بدیع نشان دادهاست که هنرسازههای این دو حوزة بلاغی سهم ناچیزی در زیبایی این متن دارد.
The investigation on rhetorical works in Persian literature and researches on this field shows that researchers do not believe in an independent and certain aesthetic system in the research filed of Persian prose. While the case studies on prose texts demonstrates that not only this works have an independent and effective aesthetic system, but also this aesthetic system is parallel with the aim of prose texts that is transferring meaning from the author to the reader. The rhetoric of syntactic, as an independent rhetorical method, explains most of the rhetorical techniques used by the authors of prose literature works. this system has not been focused on because of not having priority over figurative language and oratory. This research is trying to concentrate on the aesthetic system of Siyar al-Muluk by Nizam al-Mulk as one of the most important prose texts in Persian literature through the analysis of chapters thirty nine and forty of the book. It also tries to show that this system is totally effective and also matches with the author's goal of writing this work. on the other hand, by analyzing the text from the field of figurative language and oratory, it will be shown that techniques of these fields do not play an important role in the aesthetic system of the work.
خلاصه ماشینی:
نگارنده در پژوهش حاضر سـعي کـرده اسـت تا با بررسي دقيق فصل هاي سيو نهم و چهلم سيرالملوک نظام الملک از منظر علـم معـاني، نظام زيباييشناختي يکي از مهمترين متون منثور ادبيـات فارسـي را برجسـته کنـد و نشـان دهد که اين نظام ، هم کاملا مؤثر و کارآمد و هم کاملا منطبق با رسالت مؤلف از توليد ايـن متن است .
مقدمه نظام بلاغي متون منثوري همچون سيرالملوک خواجه نظام الملک طوسـي کـه از متـون دورة دوم نثر فارسي به شمار ميآيند (بهار، ١٣٩١: ١/شانزده ) بايد با دو هدف مورد پژوهش قـرار گيرد؛ از سويي به اين هدف که نشان دهيم اين متون تابع نظام بلاغي خاص خود هستند کـه از آن به معاني نحو ياد ميکنيم و از سوي ديگر به اين نيت که روشـن شـود هنرسـازه هـاي بياني و بديعي، به نسبت متون ادوار بعد، سهم چنداني در زيبايي اين متون ندارد.
٣ حذف نهاد هر چند بنابر نظر پژوهندگان حوزة بلاغت ، ذکر نهاد در جملات زبـان فارسـي مبناسـت (آهني، ١٣٦٠: ٢٥)، همان طور که در جدول قابل مشاهده است نهاد درصد قابـل تـوجهي از ١٥٥٧ جمله اي که ما در سيرالملوک خواجه نظام الملک بررسي کـرده ايـم محـذوف اسـت .
٣ ذکر مفعول در ٤٩٤ جمله اي که مفعول آن ها ذکـر شـده ٥، نسـبت حـذف و ذکـر نشـانۀ مفعـول بـه صورت زير است : فصل سي و نهم سيرالملوک فصل چهلم سيرالملوک مجموع دو فصل (رجوع شود به تصویر صفحه) همان طور که قابل مشاهده است در بيش از ٦٨ درصد جملاتي که مفعول دارنـد، نشـانۀ مفعول حذف شده است .