چکیده:
مثنوی، دریای بی کران معرفت، به عنوان یک اثر تعلیمی ممتاز، تمثیل در آن یک شگرد بلاغی است که خودِ داستان گویی تنها هدف آن نیست بلکه انتقال معانی و پیامهای عمیقتر، درجه نخست اهمیت را دارد. این شگرد بلاغی ((تمثیل)) به دلیل ویژگی تأثیر گذاری و اقناعی، کاربرد بسیار بالایی دارد. مثنوی معنوی نمونه بارز و شاخص یک اثر تعلیمی است که مولانا به مناسبت نوع اثر، با استفاده از این ابزار ((تمثیل)) در مسیر هر چه روشنتر شدن مفاهیم پیچیده ذهنی مورد نظر خود گام برداشته است. و گاه نیز برای آسانتر شدن و القای این مفاهیم از آوردن حکایاتی در دل یکدیگر بهره جسته است در پژوهشی که در پی میآید برآنیم تا لایههای مختلف تمثیل یکی از حکایتهای دفتر ششم با عنوان حکایت آن عاشق بر امید وعده معشوق، به آن وثاقی که اشارت کرده بود، را تحلیل و بررسی نماییم.
<em>Masnavi Ma'navi</em>, as the great ocean of knowledge, is an excellent educational work in which allegory is a rhetorical ploy and its only purpose is not storytelling itself, but the transfer of deeper meanings and messages has foremost importance. The rhetorical ploy (allegory) because of influence and persuasion features has a very high application. <em>Masnavi Ma'navi</em> is an obvious and typical sample of allegorical work that Moulavi due to the type of work has taken steps in making the path of desired mental complex concepts more clearly and sometimes taken advantages of bringing anecdotes in the heart of each other to transfer these concepts easier.In the following study, we are about to analyze and consider different layers of allegory, one of the anecdotes of the sixth book entitled "the story of the lover who came at night in the hope of beloved's promise that had mentioned".
خلاصه ماشینی:
1 الهه شير محمدي دانشجوي دکتري زبان و ادبيات فارسي دانشگاه تهران ، پرديس البرز- تهران 2 علي محمد مؤذني استاد گروه زبان و ادبيات فارسي دانشگاه تهران - ايران چکيده مثنوي ، درياي بي کران معرفت ، به عنوان يک اثر تعليمي ممتاز، تمثيل در آن يک شگرد بلاغي است که خودِ داستان گويي تنها هدف آن نيست بلکه انتقال معاني و پيام هاي عميق تر، درجه نخست اهميت را دارد.
و گاه نيز براي آسان تر شدن و القاي اين مفاهيم از آوردن حکاياتي در دل يکديگر بهره جسته است در پژوهشي که در پي مي آيد برآنيم تا لايه هاي مختلف تمثيل يکي از حکايت هاي دفتر ششم با عنوان حکايت آن عاشق بر اميد وعده معشوق ، به آن وثاقي که اشارت کرده بود، را تحليل و بررسي نماييم .
پير بلخ ١ در بيان حال اين گونه افراد که آنان که نتوانند در راه وصال معشوق بر تن و مقتضيات آن چيره شوند مرد راه عشق و دشواري هاي آن نيستند و بايد طفلانه به «جوز بازي » مشغول شوند با اين که از همان ابتداي داستان مولانا نويد يافتن و وصال بر جوينده عاشق مي دهد اما فضاي داستان اساساً فضاي غم و جدايي ست که مولانا با بهره جستن از تأويل هاي دل نشين عاشقانه تا حد زيادي از اين غم کاسته است .