چکیده:
نگاه امامخمینی رحمه الله به دین اسلام، نگاهی جامع و پویا است. همین نگاه که متضمن توجه به اقتضائات زمانه است، نگاهی است نواندیشانه که ضرورت طرح و اعمال «ولایت فقیه» را در حوزه حکومت ایجاب کرده است. طرح و اعمال ولایت فقیه در سطح حکومت، به نگرشی نواندیشانه در آموزههای دین نیازمند است. موضوع ولایت فقیه در تفکر شیعه، موضوع بدیع و یا شاذی نیست و اصل ولایت فقیه، فارغ از حدود و اختیارات آن، در واقع در میان علمای شیعه و در ادوار گوناگون فقه شیعه همواره مطرح بوده است؛ لکن نظریه امامخمینی در خصوص ولایت فقیه، با وجود اینکه دارای مبنای قویم، مستدل و نیز از پیشینه فقهی برخوردار است؛ حاصل نگاهی نواندیشانه به دین و آموزههای آن و در پاسخ به اقتضائات هر عصر میباشد.
خلاصه ماشینی:
موضوع ولایت فقیه در تفکر شیعه، موضوع بدیع و یا شاذی نیست و اصل ولایت فقیه، فارغ از حدود و اختیارات آن، در واقع در میان علمای شیعه و در ادوار گوناگون فقه شیعه همواره مطرح بوده است؛ لکن نظریه امامخمینی در خصوص ولایت فقیه، با وجود اینکه دارای مبنای قویم، مستدل و نیز از پیشینه فقهی برخوردار است؛ حاصل نگاهی نواندیشانه به دین و آموزههای آن و در پاسخ به اقتضائات هر عصر میباشد.
پس از آشنایی مختصر نسبت با این مفهوم، همانگونه که اشاره کردیم، برخی در صدد این هستند تا هر نوع نواندیشی در مباحث دین را مصادره کنند، از اینرو، حکومت دینی و ولایت فقیه را نه تنها پاسخ به اقتضائات این عصر نمیدانند، بلکه آن را نظریهای شاذ و بدون پیشینه میدانند، این در حالی است که هر نواندیشی و پاسخ به اقتضائات این عصر، لزوماً واکنش نسبت به مدرنیته غرب و يا متأثر از آن نیست و اصل ولایت فقیه با وجود برخورداری از پیشینه در ديدگاههای علمای شیعه، در واقع طرح آن در قالب نظریه و اعمال آن در سطح اداره حکومت، آن هم با وجود تغییرات امروزی در ساخت و گستره و شیوههای حکومت داری، پاسخی به اقتضائات عصر و نیز مستلزم اجتهاد و بازسازی فقه کلان برای نیازهای امروز میباشد.
ارائه این الگوی حکومت، در حقیقت حاصل نگاهی واقعگرایانه به اقتضائات عصری و نیز نگرشی جامع، پویا و نواندیشانه به دین است که امامخمینی( آن را در قالب نظریه ولایت فقیه و اعمال آن در سطح حکومت مطرح کرد.