چکیده:
نگارنده در پرتو حدیث ثقلین، ضرورت رجوع به پیامبران و دیگر حجج الهی علیهم السّلام را برای فهم صحیح کتاب خدا از چند دیدگاه بررسی میکند. ابتدا با اشاره به علم مطبوع و علم مسموع به کمین شیطان در راه فهم حقایق دینی اشاره میکند. آنگاه به وجود اختلاف در فهم دین نظر میافکند که شان نبی و وصی را رفع اختلاف در تمام شوون میداند نه فقط حکمت عملی. به علاوه این رفع اختلاف در بستر اختیار و قدرتی شکل میگیرد که خداوند متعال به انسان هر لحظه افاضه میکند. سپس به عنوان نمونه ده مورد اختلاف میان دیدگاههای علوم بشری با نصوص وحیانی در باب توحید و رفتارشناسی انسان نشان میدهد. نگارنده در پایان این گفتار نتیجه میگیرد که قرآن با علوم آن به ویژه حقایق توحیدی آن، بینۀ پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم است.
ناقش الکاتب ضرورة الرجوع الی الانبیاء و الحجج الالهیة الاخری للدرک الصحیح عن کتاب الله من بعض وجهات النظر فی ضوء حدیث الثقلین. هو یشیر فی الابتداء نظرا الی العلم المطبوع و العلم المسموع الی کمین الشیطان فی فهم الحقائق الدینیة. ثم ینظر الی وجود الخلاف فی الدرک الدینی و یعتبر شأن النبی و الوصی ، فض الخلاف فی جمیع الشؤون و لا الحکمة العملیة فقط. إضافة الی أن تتشکل هذه المصالحة فی
سیاق القدرة و الاختیار التی یفیضها الله تعالی الانسان فی ای لحظة. ثم یظهر علی سبیل المثال عشرة اختلافات بین وجهات النظر للعلوم البشریة و النصوص الوحیانیة فی باب التوحید و علم سلوک الانسان.و فی نهایة هذا المقال یستنتج: إن القرآن مع علومه، خاصة حقائق التوحید هو بینة النبی.
In the light of the hadith Thaqalayn, the author examines the
necessity of referring to the prophets and other divine proofs of God to gain
correct understanding of the Book of God from several points of view. First
referring to “Ilm Matbu’” and “ “Im Masmu’”, he refers to the trap of the
devil on the way of understanding religious truths. He then focuses on the
existence of differences in the understanding of religion, and considers the
dignity of the prophet and the successors of them as the eliminator of
differences in all aspects, not just practical wisdom.
In addition, this resolution of differences is formed in the context of the
free will and power that God Almighty bestows on man at every moment.
Then, for example, the author shows ten differences between the views of
the humanities and the divine texts on monotheism and human behavior.
At the end of this article, the author concludes that the Qur'an, with its
sciences, especially its monotheistic truths, is the clear proof and evidence
of the Prophet.
خلاصه ماشینی:
(بحار الأنوار ج2، ص 90) همچنین امر به اعتصام به امامان معصوم و حجج الهی - با توجه به اینکه آنان به عنوان امام با حقیقت وجودی خود همگی به طور مطلق شاهدان بر این عالم میباشند (بحار الانوار ج 26 ص 250) - منوط به حیات یا ممات یا حضور یا غیبت آنان نمیگردد، بلکه اصل اعتصام به جمیع آنان، به دلیل پیوستگی همگی آنان به عوالم ربوبی و خداوند متعال حکم واحد دارد و تأکید بر تمسک به امام حی زمان، با توجه و عنایت به وظیفه هدایتگری مقطعی آن امامان همام و رعایت سلسله مراتب زمانی آن بزرگواران است.
التزام به مبانی صحيح اعتقادی و رعايت و عمل صحيح به کليه احکام عبادی تحت عنوان فقه اکبر و اصغر به دلالت انبياء الهی زمينه لازم را فراهم مینمايد تا توفيق خروج از جنبه حيوانی و استقرار در شأن انسانی بشر حاصل شود؛ انسانها به حقیقت عقل نوری الذات خود پی برند؛ معقولات بالقوه را به فعليت در آورند؛ با اطاعت از احکام آن، به حقایقی علمیفراتر از نور عقل راه یابند و در مسير ترقی و تعالی معرفة الله قرار گيرند.
(بحار الانوار ج 4 ص 16) این معرّفی در عوالم قبل برای کلیه مخلوقات صورت گرفته و در این عالم با تذکرات به توسط انبیاء و حجج الهی و عبودیت و بندگی از آن معرفت به اذن خداوند متعال رفع حجاب میگردد.
مراجعه به انبياء و حجج الهی در اثاره عقول و بهرهمندی از علوم الهی آنان در علوم فطری و درونی و متابعت از آنان، راهی تضمين شده به دور از هرگونه اختلاف و تناقض است که خداوند متعال، بشر را به آن راه هدايت میکند.