چکیده:
عبدالبهاء رهبر دوم بهائیان، در وصیت نامه خود (معروف به الواح وصایا) تا کید کرد که ولی امرالله (شوقی افندی) باید در زمان حیات، جانشین پس از خود را انتخاب کند تا پس از او اختلاف به وجود نیاید. شوق یافندی در زمان حیات خود، به صورت روشن، جانشین خود را معرفی نکرد و همین مسئله باعث اختلاف و انشعاب در میان جامعۀ بهائیان شد.
بهائیان اکثریت (تحت رهبری بیت العدل فعلی، مستقر در حیفا) معتقدند عدم معرفی جانشین توسط شوق یافندی، عملی حسا بشده بود. آنان در توجیهات خود، وجود تبیی نهای قبلی عبدالبهاء و شوقی را کافی
دانسته و معتقدند، نبود ولی امر، مشکلی را برای جامعۀ بهائی ایجاد نخواهد کرد! درحالیکه گرو ههای دیگر بهائی، ادعا دارند با توجه به تا کید شدید عبدالبهاء و شوق یافندی به تعیین جانشین در زمان حیات، شوقی افندی نم یتوانسته است نسبت به تعیین جانشین خود بی تفاوت باشد. این گرو هها معتقدند شوقی در زمان حیات خود تلویحا میسون ریمی را به این سمت تعیین نموده است. در این مقاله به چگونگی این موضوع پرداخته شده و به طور مختصر، مشخصات و خصوصیات برخی از مدعیان رهبری پس از شوق یافندی و
ادعا های آنان مورد بررسی قرار گرفته است.
خلاصه ماشینی:
میسون ریمی ابتدا بیانیۀ مورخ 25 نوامبر1957 ایادیان را امضاء کرد و نظر ایادیان مبنی بر مسدود بودن باب ولایت امرالله، را تأیید کرد، ولی متعاقباً با مکاتبه و تماس مکرر با ایادیان، روحیه ماکسول (همسر شوقی) و محفل ملی امریکا، موضوع لزوم استمرار مؤسسه ولایت امرالله را گوشزد نمود و اهمیت جایگاه خود را به آنها یادآوری کرد.
با توجه به دستورعبدالبهاء که در وصیتنامۀ خود (الواح وصایا) تأکید کرده بود که ولی امر در زمان حیات خود باید ولی امر بعدی را انتخاب نماید، میسون ریمی برای اجرای وصیت عبدالبهاء و دستورهای شوقیافندی، برخلاف شوقیافندی که برای بعد از خود جانشینی را معرفی نکرده بود، در زمان حیات خود (حسب مدارک موجود)، دو نفر را به نامهای دونالد هاروی و ژوئل مارانجلا (بدون اینکه هریک از جایگاه دیگری اطلاع داشته باشد) برای جانشینی خود و بهعنوان ولی امر سوم آیین بهائی معرفی نمود، که این خود عامل سردرگمی بیشتر پیروان او شد.
او قبل از فوت، برای اجرای فرامین الواح وصایای عبدالبهاء، ژاک سوقومونیان را که یکی از اعضای گروه اصلی طرفداران میسون ریمی بود، به جانشینی خود تعیین و در نوامبر 1984 او را بهعنوان "چهارمین ولی امر جهانی بهاءالله" انتخاب و معرفی نمود.
ازسوی دیگر، كلیۀ مدعیان مقام ولایت امرالله و طرفدارانشان را دروغگو معرفی كرده و از جامعۀ بهائی طرد و اخراج کرده است و به بهانۀ لزوم حفظ وحدت بین بهائیان، با منتقدان و مخالفان خود، سختترین برخوردها را داشته است؛ غافل از اینكه: الف ـ حتی درصورت قبول فقدان جانشین برای شوقی افندی، ایادیان امر و بیتالعدل فعلی این مجوز را پیدا نخواهند كرد كه منفرداً بهجای شوقی نشسته و ادعای رهبری جامعۀ بهائی را داشته باشند.