چکیده:
اندیشه تقریب بین مصلحان مذاهب اسلامی بیش از یک قرن است در محافل علمی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی جوامع اسلامی به شکل یک نیاز ضروری در جهان اسلام مطرح است. هدف از این نوشتار تبیین مشروعیت رابطه اندیشه تقریب مذاهب با واقعیت و حقایق دینی است. اندیشه تقریب با استناد به آیات قرآن کریم میتواند برای رسیدن به واقعیات و حقایق دینی برای پیروان مذاهب اسلامی یک طریق مشروع و مناسب باشد؛ از این رو با بهرهگیری از روش اسنادی و کتابخانهای با رویکرد توصیفی ـ تحلیلی، ابتدا آیاتی که بهطور خاص ظهور در مسئله دارند تفسیر و تحلیل محتوا شدهاند و در مرحله بعد آیاتی که به نحو عام و به طریق اولویت دلالت بر جواز اندیشه تقریب دارند. ضرورت این کاوش درک صحیح از کارکرد اندیشه تقریب مذاهب است که میتواند زمینه مناسبی برای تحقیق و کشف واقعیت و حقایق دینی در بین پیروان مذاهب شود و نبود آن ممکن است پیروان مذاهب اسلامی را بهافراط یا تفریط در مسائل دینی بکشاند؛ رفتاری که با رسالت واقعی و حقیقت دین منافات دارد. به این سبب تأکید شده که اندیشه تقریب فینفسه هدف ذاتی نیست؛ اما وجودش، بهعنوان مقدمه، ضرورت عقلی دارد و بستری مناسب برای کشف حقایق و واقعیتهای دین و گفتمان همزیستی مسالمتآمیز بین مسلمانان بر اساس اخوت دینی در مقابل گفتمان تفرقه، عداوت و تکفیر است.
For over a century now, the idea of approximation has been propounded by reformers of Islamic denominations in scholarly, cultural, social, and political milieus. This paper aims to account for legitimacy of the relation of the idea of approximation of denominations with religious facts and realities. The idea of approximation can serve as a legitimate and appropriate path for followers of Islamic denominations to knowledge of religious facts and realities. Thus, we deploy a library-documentary method with a descriptive-analytic approach in order to interpret and analyze Quranic verses that seem to be concerned with the issue, and then verses that imply the permissibility of approximation in general and by way of priority. The investigation requires an accurate understanding of the function of approximation of denominations, which might serve as a right ground for inquiring into, and discovering, religious facts and realities among followers of the denominations. Lack of such understanding might lead followers of Islamic denominations to extremes of excess and negligence concerning religious matters—which are at odds with the true mission of the religion. Thus, it has been emphasized that the idea of approximation is not an end in itself, although it is a rational necessity as a preparation and as a right bedrock for the discovery of religious truths and realities and the discourse of peaceful coexistence of Muslims in accordance with religious brotherhood as opposed to the discourse of division, enmity, and excommunication.
خلاصه ماشینی:
ضرورت این کاوش درک صحیح از کارکرد اندیشه تقریب مذاهب است که میتواند زمینه مناسبی برای تحقیق و کشف واقعیت و حقایق دینی در بین پیروان مذاهب شود و نبود آن ممکن است پیروان مذاهب اسلامی را بهافراط یا تفریط در مسائل دینی بکشاند؛ رفتاری که با رسالت واقعی و حقیقت دین منافات دارد.
به این سبب تأکید شده که اندیشه تقریب فینفسه هدف ذاتی نیست؛ اما وجودش، بهعنوان مقدمه، ضرورت عقلی دارد و بستری مناسب برای کشف حقایق و واقعیتهای دین و گفتمان همزیستی مسالمتآمیز بین مسلمانان بر اساس اخوت دینی در مقابل گفتمان تفرقه، عداوت و تکفیر است.
تقریب مذاهب اسلامی به سبب تمرکز بر حوزه نخبگان و متولیان علمی مذاهب اسلامی، بستری جهت حرکت به سمت کشف حقایق دین و واقعیات است؛ از این رو یک ارزش مقدمی است که وجودش خیر فراوانی دارد.
این آیه نشانه مهم اندیشه تقریب مذاهب و همزیستی مسالمتآمیز بین مسلمانان بر اساس اخوت دینی است.
تمام علمای شیعه که در عرصه تقریب قدم نهادهاند، به اخوت دینی مسلمانان اعتقاد دارند و طبق آیه فوق، نهتنها نسبت به پیروان سایر مذاهب حسد و کینه ندارند، بلکه برای همه مسلمانان دعا و طلب مغفرت میکنند؛ چراکه این رفتار اخلاقی توصیه قرآن به مسلمانان، بهخصوص متولیان اندیشه تقریب مذاهب، است.
Translated into Persian by Sayyid ‘Ali Naqi Fayz al-Islam, Tehran: Faqih Organization of Printing and Publishing.