چکیده:
توجه به این مهم که دانش سازمان و مدیریت به عنوان عنصری کلیدی در رشد، تعالی، صعود و سقوط سازمان جامعه و نهادهای سیاسی و حکومتی، نقش اساسی ایفاء میکند، از منظر قرآن کریم که محکمترین و استوارترین پیام الهی بوده و عهدهدار برنامه جامع زندگی بشری است، آن گونه که بایسته است مورد تجزیه و تحلیل قرار نگرفته است. نگارندگان نوشتار سعی دارند با استفاده از متد توصیفی و تحلیلی و با بهره جستن از روش استنطاقی شهید صدر با مراجعه به آیات 60 تا 82 سوره کهف مؤلفههای مهم مدیریتی در آیات یاد شده را کشف و تبیین نموده و نیز تمایز آن را با دانش مدیریت رایج بیان کنند؛ تا از این رهگذر جامعیت قرآن کریم نسبت به دانش مدیریت به تصویر کشیده شود. یافتههای پژوهش نشان میدهد که در آموزههای آیات 60 تا 82 سوره کهف مهمترین مؤلفههای مدیریتی در حوزههای یادگیری سازمانی و نگرش سیستمی مطرح شده است چه اینکه در حوزه یادگیری سازمانی به مباحثی همچون هدفگذاری، نیازسنجی، تعیین موضوع یادگیری، بیان مسئله سازمان، طرح مثال مرتبط با موضوع برای تفهیم مسئله، عدم سختگیری و رعایت اصول آسانگیری و بر عهده گرفتن موارد عملی یاددهی توسط خود مدیران پرداخته شده است و در حوزه نگرش سیستمی به موضوعاتی مانند توجه به محیط، نگاه سیستمی به قضایا، تلاش در راستایی نیل به هدف، استفاده از مکانیسم بازخور، اشاره به آنتروپی منفی، توجه به مصادیق ناشناخته از چالشهای محیطی، معرفی راهبرد (عبور از چالشها و تهدیدات محیطی) میپردازد. همچنین مشخص شد که مؤلفهها ذکر شده در قرآن کریم در همه زمانها و مکانها قابل بهرهگیری و استفاده است.
خلاصه ماشینی:
یافتههای پژوهش نشان میدهد که در آموزههای آیات 60 تا 82 سوره کهف مهمترین مؤلفههای مدیریتی در حوزههای یادگیری سازمانی و نگرش سیستمی مطرح شده است چه اینکه در حوزه یادگیری سازمانی به مباحثی همچون هدفگذاری، نیازسنجی، تعیین موضوع یادگیری، بیان مسئله سازمان، طرح مثال مرتبط با موضوع برای تفهیم مسئله، عدم سختگیری و رعایت اصول آسانگیری و بر عهده گرفتن موارد عملی یاددهی توسط خود مدیران پرداخته شده است و در حوزه نگرش سیستمی به موضوعاتی مانند توجه به محیط، نگاه سیستمی به قضایا، تلاش در راستایی نیل به هدف، استفاده از مکانیسم بازخور، اشاره به آنتروپی منفی، توجه به مصادیق ناشناخته از چالشهای محیطی، معرفی راهبرد (عبور از چالشها و تهدیدات محیطی) میپردازد.
علت اینکه از بین سه داستان ذکر شده در سوره کهف داستان موسی کلیم( و خضر نبی( انتخاب شد این بود که این داستان ظرفیت بالای در بیان مسائل مدیریتی در حوزه یادگیری سازمانی و سیستمی دارد و می تواند زمینه را برای پژوهشهای بیشتر در این حوزه هموار سازد، ضمن آنکه جامعیت و جهانی بوده قرآن کریم در حوزه علوم انسانی به خصوص دانش مدیریت را نیز به تصویر میکشد؛ زیرا حضرت موسى( از نسل یعقوب( و سومین پیامبر اولوالعزم است که داراى شریعت مستقل و کتاب بود.