چکیده:
آرکائیسم حماسی نوعی از کاربرد همزمان حماسه به عنوان سبکی فخیم و تاثیرگذار همراه با شکلی از کهنگرایی است که به تشخّص زبان و بیان شاعر میانجامد. منظومۀ حماسی قیصرنامه اثر ادیب پیشاوری نیز نمونة کامل استفاده از الگوی حماسه به همراه کهنگرایی در سطح واژگانی، نحوی و بلاغی است. این حماسۀ تاریخی بیش از هر اثر دیگری در دوران خود، به سنّتهای زبانی- ادبی پیشینان تاسی جسته است و علیرغم روایت یکی از نوینترین اتّفاقات تاریخ معاصر خود، برای پایبندی به زبان خراسانی شعر حماسی کوشیده، زبان اثرش تا جای ممکن به نمونۀ معیار ژانر اثر (شاهنامۀ فردوسی) وفادار باشد. یکی از عوامل اصلی حفظ زبان حماسی قیصرنامه، باستانگرایی بوده است. این مقاله جنبههای مختلف آرکائیسم حماسی در قیصرنامۀ ادیب پیشاوری را بررسی و این نتیجه را در این خصوص حاصل کرده است که این کیفیت در شعر ادیب در سه سطح واژگانی، نحوی و بلاغی «فردیت سبکی» یافته است. واژهسازی با اصطلاحات جدید سیاسی، اجتماعی و نظامی، بازسازی نحو خراسانی و خلق تصاویر مرکب مبتنی بر تشبیهات حماسی کهن از رئوس باستانگرایی در قیصرنامه بوده است.
Epic archaism is the simultaneous employment of epic as an influential and elevated style mingled with a form of archaism which lead to the sublimity of poet’s language. Qaysarnameh composed by Adib Pishavari is a complete example of using epic as a model blended with archaism as far as diction, syntax, and rhetoric are concerned. This historic epic more than any other works in its era had remained devoted to the linguistic and literary traditions of his ancestors. Adib Pishavari has made tremendous effort to preserve Khorasani language. Inspired by Shahnameh and using it as a model he took profound care to adhere to its style. Archaism is one of the main reasons for preservation of epic language in Qaysarnameh. This research studies different aspects of epic archaism in this work. This quality in Adib’s poetry had found stylistic individuality in terms of diction, syntax and rhetoric. Making words with new political, social, and military expressions, representation of Khorasani syntax and creation of compound images based on the ancient epic similes are among the principle features found in Qaysarnameh.
خلاصه ماشینی:
این حماسۀ تاریخی بیش از هر اثر دیگری در دوران خود، به سنت های زبانی - ادبی پیشینان تأسی جسته است و علی رغم روایت یکی از نوین ترین اتفاقات تاریخ معاصر خود، برای پای بندی به زبان خراسانی شعر حماسی کوشیده ، زبان اثرش تا جای ممکن به نمونۀ معیار ژانر اثر (شاهنامۀ فردوسی ) وفادار باشد.
با توجه به کارگیری این شیوه از سوی ادیب که به نظر تمامی اهل علم و ادب یکی از دقیق ترین الگوبرداریهای نوین از حماسه ملی ایران است ، در این مقاله سعی خواهد شد تا به بررسی ویژگیهای کهن گرایی در قیصرنامه در سطوح مختلف نحوی، واژگانی و بلاغی پرداخته شود و به این پرسش پاسخ داده شود که خلاقیت ادیب در باستان گرایی مضامین نو در فضای حماسه ، چه نتیجه ای در سبک شخصی شعر او در قیصرنامه به دنبال داشته است ؟ ١- تحلیل زمینه های تشخص آرکائیسم در سبک شناسی قیصرنامه درک اصطلاح آرکائیسم (باستان گرایی) مستلزم تأمل در زبان و تحولات درزمانی آن است .
آرکائیسم فوق الذکر در دو سطح در متن قیصرنامه وجود دارد: از آن جایی که شاهنامۀ فردوسی متن معیار ژانری و شاخص حماسه ملی ایرانیان بوده و زبان سرایش آن نوعی از آرکائیسم ، نوستالژی و کهن گرایی را برای خوانندگان تداعی میکند، ادیب پیشاوری با تقلید مو به مو از تمامی جوانب واژگانی نحوی و بلاغی این اثر ملی، سعی در استفادۀ تام و کامل از ظرفیت های یک اثر حماسی کهن برای بیان موضوع خود دارد.