چکیده:
هدف پژوهش حاضر تعیین تاثیر آموزش تنظیم هیجان به روش گراس بر تکانشگری دانشجویان سیگاری بود. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و با استفاده از طرح گروه کنترل نامعادل انجام شد. برای این منطور، از بین 100 دانشجوی سیگاری دانشگاه آزاد اسلامی واحد همدان که به روش خود اظهاری و معرفی دوستان خود شناسایی شد، 30 نفر که در دسترس و حاضر به همکاری بودند، انتخاب و به صورت تصادفی در دوگروه آزمایش وکنترل جایگزین شد. نخست درهردوگروه، مقیاس تکانشگری بارات(1997) اجرا شد، سپس گروه آزمایش به مدت 8 جلسه به صورت گروهی، آموزش تنظیم هیجان به روش گراس را دریافت کرد. اما گروه کنترل، هیچگونه آموزشی دریافت نکرد. پس از پایان آموزش، دوباره برای هر دو گروه مقیاس تکانشگری بارات اجرا شد. تحلیل دادهها با استفاده از واریانس چند متغیره (MANOVA) برای نمرات افتراقی نشان داد که: آموزش تنظیم هیجانی به روش گراس تکانشگری دانشجویان را به گونه ای معنی دار کاهش داده است. بعلاوه، آموزش تنظیم هیجانی به روش گراس تکانشگری شناختی، تکانشگری بیبرنامگی، و تکانشگری حرکتی دانشجویان سیگاری به گونه ای معنی دار کاهش داد. نتایج نشان داد آموزش تنظیم هیجان به روش گراس بر تکانشگری دانشجویان سیگاری تأثیر دارد و تکانشگری را کاهش می دهد. بنابراین، از آنجاکه افراد سیگاری وقتی در معرض هیجانات منفی قرار میگیرند، احتمالا" بدون برنامه ریزی و به صورت تکانشی عمل میکنند؛ لذا آموزش تنظیم هیجانی به روش گراس در کاهش تکانشگری افراد سیگاری موثر است.(p<0.01)
The aim of this study was to determine the effect of Teaching Emotion Regulation Based on Gross Model in Reducing Impulsivity in smokers. The research method was semi-experimental and was use of the unequal control group design. For this purpose, 30 smoker students of Islamic Azad University of Hamedan were selected and randomly divided into two experimental and control groups. First, Barrett's Impulsivity Scale (1997), was performed for both groups. Then, the experimental group received a teaching emotion regulation based on Gross model for 8 sessions. But the control group did not receive any training. After completing the training, Barrett's impulsivity scale was again performed for both groups. Analysis of data using multivariate analysis of covariance (MANOVA) showed that emotional regulation training based on Gross model has a positive effect on reducing the impulsivity of smokers, & on cognitive impulsivity, motor impulsivity, non-planning impulsivity. The results showed that Grass's emotion regulation training had an effect on the impulsivity of smokers and reduced impulsivity. Since smokers are exposed to negative emotions, they are likely to be unplanned and impacted; therefore, emotional regulation training based on Grass's model can be effective in reducing the impulsivity of smokers. (p <0.01)
خلاصه ماشینی:
تحلیل داده ها با استفاده از واریانس چند متغیره (MANOVA) برای نمرات افتراقی نشان داد که : آموزش تنظیم هیجانی به روش گراس تکانشگری دانشجویان را به گونه ای معنی دار کاهش داده است .
نتایج نشان داد آموزش تنظیم هیجان به روش گراس بر تکانشگری دانشجویان سیگاری تأثیر دارد و تکانشگری را کاهش می دهد؛ بنابراین ، از آنجاکه افراد سیگاری وقتی در معرض هیجانات منفیـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ١- *دانشیار روان سنجی دانشگاه علامه طباطبائی (نویسنده مسئول ).
قرار می گیرند، احتمالا بدون برنامه ریزی و به صورت تکانشی عمل می کنند؛ لذا آموزش تنظیم هیجانی به روش گراس در کاهش تکانشگری افراد سیگاری مؤثر است .
اعظمی و همکاران (١٣٩٣) نیز در پژوهش خود نشان دادند آموزش تنظیم هیجان میتواند در کاهش علائم تکانشگری در افراد وابسته به مواد مؤثر باشد.
بعلاوه ، پژوهش های داخلی از جمله برجعلی، اعظمی و چوپان (١٣٩٥) نشان دادند که : آموزش تنظیم هیجانی به روش گراس بر کاهش مشکلات هیجانی در افراد وابسته به مواد مخدر تأثیر دارد.
نشان دادند که : آموزش تنظیم هیجانی به روش گراس بر کاهش تکانشگری در افراد وابسته به مواد مخدرموثر است .
اعظمی؛ سهرابی، برجعلی و چوپان ، احمد (١٣٩٢) نشان دادند که آموزش تنظیم هیجانی به روش گراس بر کاهش خشم در افراد وابسته به مواد مخدر تأثیر معنیدار دارد.
اثربخشی آموزش تنظیم هیجان به روش گراس بر کاهش تکانشگری در افراد وابسته به مواد مخدر.
UPPS-P impulsive personality traits and adolescent cigarette smoking: A meta- analysis.