چکیده:
بدن به صورت اجتماعی ساخته میشود، یعنی حاصل یک تبیین اجتماعی و فرهنگی به شمار میرود. بنابراین، فنون بدنی انسان واقعیتهایی مرتبط با جامعه و فرهنگ هستند، نه طبیعتی زایشی یا زیستی که خود را به کنشگران تحمیل کنند. افزون بر اینکه در پیرامون مفهوم بدن، ترکیبی گسترده از وقایع اجتماعی و فرهنگی وجود دارد، ادراک نیز، پدیداری بدنی است نه رویدادی ذهنی و انسان در مقام فاعلی بدنمند در جهان ادراک میکند. بنابراین، ساختار ادراک، درست همان ساختار بدن است و خود جهان نیز در مقام میدانی برای آگاهی و عمل برای ما گشوده است. از این دیدگاه، خوانش متون حماسی که تن آدمی را مرکز توجه قرار میدهند و ریشه در آرمانهای جمعی و ملی و منطقهای فرهنگی دارند اهمیت پیدا میکند و در این میان، بررسی منظومة حماسی کوشنامه با محوریت ضدّ قهرمانی آشوبگر و زشتروی که دارای ویژگیها و کنشهای بدنی متفاوت از قهرمانان حماسی فارسی است، حائز اهمیت است؛ به این منظور، نگارنده به تبیین و تحلیل کنشهای بدنی در منظومة حماسی کوشنامه پرداخته و نتایج حاصل از آن را با دادههای نمادشناسی تطبیق داده است.
The body is a social construction that is it is an outcome of social and cultural interplay. Therefore, human gestures are realities related to society and culture, and not merely biological, naturally born entity imposing itself to the individuals. Moreover regarding the notion of body there are multitude of elements such as social and cultural considerations to account for. Perception is also a bodily phenomenon not emanating from the mind since human beings as embodied agents influence our perception of the world. Therefore, structure of perception is the same as the structure of body and the world acts as a field for our awareness and actions. From this perspective reading of epic texts which focuses on the human body and has roots in the collective, and national ideals, and cultural reflections gain importance. The purpose of this article is to examine and analyze bodily actions in Kushnameh whose protagonist is a hideous despotic antihero. The final results are corresponded with the symbological data.
خلاصه ماشینی:
افزون بر کمبل ١ که قهرمان را فردی میداند که «قادر باشد بر محدودیت های شخصی یا بومیاش فائق آید، از آن ها عبور کند و به اشکال مفید و معمولا انسانی برسد» (کمبل ، ١٣٨٦: ٣٠)، اتو رنک ٢ نیز در بررسی حدود هفتاد قهرمان مختلف ، عناصر اصلی تشکیل دهندۀ این کهن الگو را این چنین بیان میکند که «قهرمان ، فرزند پدر و مادری بسیار ممتاز و معمولا پسر شاه است (کوش نامه ، ١٣٧٧: ٢٠٢ و ٢٣٧)، معمولا پیش از بسته شدن نطفه اش مشکلاتی وجود داشته ، (همان : ٢٠٢)، او را در محفظه ای به آب میسپارند یا در طبیعت رها میکنند (همان : ٢٠٣)، حیوانی یا فردی عادی او را نجات میدهد (همان )، وقتی بزرگ شد پدر و مادر ممتازش را پیدا میکند (همان : ٢٤٢)، خودش را به رسمیت میشناسد و سرانجام به مقام بالا و افتخارات بسیار دست مییابد» (١٩٥٩:٦٥ ,Rank).
پیر فرزانه نیز ـ گویی چون جراح زیبایی ـ از چهرۀ کوش زشتی میسترد: دو دندان و دو گـوش او تازه کرد به سوهان و دارو به اندازه کرد (همان : ٦٦٩) ١- ١- ٢- خواب و خوراک: اهمیت و جایگاه تغذیه و خواب مناسب در متون حماسی به ویژه در شاهنامه و در خویش کاری قهرمان محوری آن ، رستم ، به وضوح مشاهده میشود؛ اما کارکرد تغذیه و رژیم غذایی در منظومۀ کوش نامه قابل توجه است : ضحاک با افراط در خوردن گوشت شکار گرفتار مارهای روی دوشش میگردد، درمان آن پرهیز از خوردن گوشت است ، کوش پیل دندان هم تنها پس از تحمل ریاضت غذایی و به سیلۀ رژیم غذایی پیر فرزانه موفق به ترک خوی بد خود میشود: جز از میوه چیزی ندادش خورش ازو دور شد توش آن پرورش (همان ) ١- ٢- تابوها و ناهنجاریهای بدنی هنجارهای اجتماعی، شیوه های رفتاری معینیاند که در جامعه متداول است .