چکیده:
واژه حکمت دارای سابقهای قابل توجه در سنت عقلی و نقلی دین مبین اسلام بوده و از سه ویژگی مهم برخوردار است؛ یکی افاضی بودن آن است که خداوند به هر کس بخواهد اعطا میکند، دوم اینکه معرفتی وجودی است که درون انسان را متحول ساخته و او را به سوی تحولات عمیق وجودی سوق داده و منشأ خیر کثیر میشود، سوم دانائی منتهی و منجر به عمل است که نهتنها فکر و اندیشه را متحول میکند، بلکه زیست انسانی را در حوزه عمل هم متحول میسازد. حکمت از منظر مفسران اعم از تشیع و اهل سنت به حکم(درک، عقل)، نبوت، سنت، تفسیر کتاب(قرآن) و... تفسیر شده است اما از نظر نگارندگان بهترین مصداق آن در سنت فکری اسلامی همان فلسفه اسلامی بوده است. لذا در تفاسیر شیعه و سنی میخوانیم مراد از «حکمت»، آگاهی بر مصالح و مفاسد اشیا و افعال و اخلاق و عقاید است، خواه آثار دنیوی باشد، خواه آثار اخروی. همچنین حکمت گاه جنبه «علمی» دارد که از آن تعبیر به «معارف عالیه» میشود، گاه جنبه عملی دارد که از آن تعبیر به «اخلاق و عمل صالح» میگردد.
خلاصه ماشینی:
نويسنده مسئول : محمدکريم حکمت آرا ٢٢٢/فصلنامه مطالعات قرآني، سال يازدهم ، شماره ٤١، بهار ١٩٩ مقدمه حق تعالي پيامبران خويش را با رحمت و حکمت براي هدايت بشري با براهين محکم و استوار به کمک آيات و معجزات مبرهن فرستاده ، چنانکه مي دانيم اديان الهي بر پايه برهان ، عقل و منطق بنيان نهاده شده اند و اين بدان سبب است تا بشريت هيچ سخن و موضوعي را بدون بصيرت و کورکورانه نپذيرند؛ لذا به طور کلي آيات قرآن را در رابطه با واژه حکمت به دو دسته ميتوان تقسيم بندي نمود: دسته نخست بيانگر نوعي موهبت و تعليم مستقيم از جانب خداوند به هر کس که بخواهد ميبخشد و بيش تر انبيا مد نظرند و دسته ديگر آياتي که حکمتي را بيان ميکنند و پيامبران مأمور تعليم آن ها به انسان ها هستند، در اين آيات بحث فرائض ديني و سنن دين مطرح است و واژه حکمت همراه با کتاب آمده است .
در تفسير حکمت در آيه شريفه : ﴿يؤتي الحکمة من يشاءومن يؤت الحکمة فقدأوتي خيراکثيراومايذکرإلا أولوا الألباب ﴾(بقره / ٢٦٩) «حکمت » معاني زيادي ذکرشده از جمله «معرفت و شناخت اسرار جهان هستي» «آگاهي از حقايق قرآن » رسيدن به حق از نظر گفتار و عمل ، معرفت و شناسايي خدا، و آن نور الهي که وسوسه هاي شيطاني را از الهامات الهي جدا ميسازد» و ظاهر اين است حکمت : يک معني وسيعي دارد که تمام اين امور، حتي نبوت را که بعضي از معاني آن شمرده اند شامل ميشود که آن نوعي از علم و آگاهي است و در اصل در ماده «حکم » (بر وزن حرف ) به معني منع گرفته شده و از آنجا که علم ، دانش و تدبير، انسان را از کارهاي خلاف باز مي دارد، به آن حکمت گفته اند»(مکارم شيرازي، ١٧٨، ج ٢: ٩٩).