چکیده:
خواجه نصیر شخصیت ذوابعادی است؛ هم سیاستگذار، هم سیاستمدار و هم کارگزار سیاسی بود.
اگرچه در مورد به وزارت رسیدن او در حکومت هلاکوخان شک و تردید وجود دارد، اما خواجه چه
در زمانی که در قلاع اسماعیلیه بوده و چه در زمانی که در دربار هلاکو بوده، حداقل مورد مشورت
قرار می گرفته است. توجه به نظریات و دیدگاه های سیاسی وی و جایگاه سیاست در آثار و تالیفات
وی از آن جهت اهمیت دارد که وی علاوه بر این که مفسر بزرگ فلسفه سیاسی بود، در زمینه
مدیریت جامعه و جامعه سیاسی نیز دارای نظریات خاصی است که قابلیت بکارگیری آنها در هر
نظام سیاسی جهت حفظ و ایجاد ثبات و پایداری آن نظام بوده و نیز قابلیت طراحی یک نظام
سیاسی مطلوب را داراست. از آنجا که حوزه اصلی و اساسی سیاست، جامعه سیاسی است که در آن
انسان اجتماعی به ضرورت تدبیر نفس خود و دیگران پی می برد؛ پژوهش حاضر در پی ارائه "جامعه
سیاسی " در اندیشه خواجه نصیرالدین طوسی است و این مهم را در قالب روش تحلیل گفتمان و با
تکیه بر کتاب اخلاق ناصری انجام داد و هم به ابعاد شخصیتی خواجه و هم به اوضاع و احوال روزگار
ایشان توجه نمود. سرانجام این نتیجه به دست آمد که در نظر محقق طوسی، جامعه بستری برای
بروز استعدادهای کمالی انسان و وصول به آن ها است و این وصول حاصل نمی شود مگر آن که
سیاست، جامعه سیاسی را به هدف و غایت مورد نظر برساند .
خلاصه ماشینی:
چنين انساني به دنبال تشکيل اجتماعات و تمدن سازي مي رود و چون اجتماع بدون تدبير در تنظيم روابط افراد و سامان دهي امور آنان تحقق نمي يابد، وقوع و بقاي آن به سياست وابسته است و سياست ، قانونمندي را مي طلبد که براساس غايت باشد و جامعه ي سياسي، متکفل ارائه چنين قانون مندي است تا جامعه را به سوي هدف و غايتي سوق دهد و چنين اجتماعي، مدينه فاضله اي مي شود که در آن حاکم ، حکيم است و چون حکيم است عارف به حقايق پديده هاي سياسي و مصالح و منافع حقيقي مردم است و رهبري مدينه را از وضع موجود به کمال مطلوب بر عهده دارد، فضايل رواج مي يابد و انسان ها متخلق به کمالات مي شوند تا حدي که انسان به مقام خليفۀ اللهي برسد.