چکیده:
تولید علم دینی یکی از مهمترین مؤلفههای نرم افزاری تمدن نوین اسلامی در گام نخست در گرو ارائه نظریه و مدلی منطقی و نظامند بر پایه روششناسی اسلامی در تبیین علم اسلامی است. مدل اجتهادی-تجربی یکی از مدلهای ممکن در مسیر تولید علم دینی است، که مبتنی بر یک چارچوب نظری و بر اساس روششناسی اجتهادی و با التزام به داوری تجربی گزاره ها، با بهرهگیری از متون دینی به تولید علوم دینی اقدام میکند.
این پژوهش با اذعان به ضرورت معرفتی- فرهنگی و اخلاقی تولید علم دینی کوشیده است به روش توصیفی ـ تحلیلی به بررسی مدل اجتهادی- تجربی بپردازد تا در سایه ارزیابی روششناختی این مدل زمینه را برای رسیدن به مدلی کارآمد برپایه روششناسی اسلامی فراهم نماید. تبیین مراحل نظریهپردازی، حل مشکل گزارهپردازی، تلاش برای تفاهم و رقابت با پارادایمهای رقیب، توجه به ابعاد مختلف تولید علم از مهمترین وجوه امتیاز این دیدگاه و ابهام در تلفیق پارادایمها، اشکال در تفکیک و سطح بندی علم، ابهام در علم بودن بخش فراتجربی و ابهام در استفاده از گزارههای انشایی و...از مهمترین وجوه محدویتهای این مدل است
The Ijtehdic-Empirical model is one of the presented models for producing religion-based sciences. This model is based on a theoretical framework and the ijtihadic methodology with the commitment to the empirical judgment of the propositions, using religious texts to produce religion-based sciences.This research, by acknowledging the epistemic-cultural and ethical necessity of the production of religion-based sciences, has tried to study the Ijtihadic-Empirical model in a descriptive analytical way. It seems that explanation the stages of theorizing, solving the problem of proposing, trying to understand and compete with the rival paradigms of social sciences and paying attention to the different dimensions of science production are the most important privileges of this model. In addition, the ambiguity in the synthesis of different paradigms, the problem in separation and rating in knowledge, the ambiguity in being knowledge of meta-exprimantal part of knowledge and the ambiguity in using of creative propositions are the most important shortcomings aspects of this model
خلاصه ماشینی:
با عنایت به اهمیت موضوع، این پژوهش در پی آن است تا با تحلیل و ارزیابی روششناختی الگوی اجتهادی-تجربی و بررسی ضعفها و نقاط قوت آن، زمینه را برای تولید کارآمد دانش دینی با ارائه مدلی واقعی بر پایه شرطهای لازم وکافی که از محاسن و ویژگیهای مدلهای پیشین بهره برده، ضعفها و کاستیهای آنان را جبران نماید، فراهم آورد؛ مدلی که بتواند ضمن پاسخگویی به سؤالات بیشتر، مشکلات بیشتری را حل نموده، ناظر به واقعیت اجتماعی بوده و در عین قابلیت اجرایی، تبیین دقیقتری از واقعیتهای اجتماعی ارائه دهد، چارچوبی از علم اسلامی که بتواند در مقابل نظریات رقیب سرسخت خود از مبانی روششناختی روشنی برخوردار بوده و قابلیت عرضه، سنجش و گفتگو در سطح جهانی را با پارادایمهای رایج در حوزه علوم انسانی داشته باشد.
این پژوهش با مفروض داشتن امکان، ضرورت، مطلوبیت و اخلاقی بودن علم دینی و با اذعان به این مطلب که میتوان بر اساس مفروضات معرفتشناسی و هستیشناسی اسلامی و براساس منابع نقل، عقل و تجربه هم نظریه و هم روش خاص آن را تولید کرد، در پی تحلیل و ارزیابی روششناختی الگوی اجتهادی- تجربی دکتر بستان نجفی در تولید علوم انسانی اسلامی است.
به نظر میرسد اگرچه نوآوری بستان، طرح روش نظریهسازی دینی در علوم اجتماعی و در واقع توسعه روششناسی نظریهپردازی از رهگذر تعامل میان روش اجتهادی متداول در علوم اسلامی و روش تجربی متداول در علوم اجتماعی میباشد، اما امتیاز دقیقتر این کار، آن است که وی بتواند به شکل عینی و عملی و در قالب مدل پیشنهادی خود و با رعایت همه استلزامات روش شناختی آن ساخت نظریه و نظریه پردازی در حیطه علم اجتماعی اسلامی را نشان دهد.