چکیده:
این مقاله به بررسی واژگان فارسی قرآن می پردازد و هدف از این بررسی تحلیل ریشه شناسی واژگان فارسی در قرآن است و این که از چه مسیری وارد قرآن شدهاند؟ و چه عواملی سبب آشنایی اعراب با آن واژگان شده است؟ و در نهایت این که این واژگان تحت تاثیر چه روابطی به قرآن در راه یافتهاند؟ بررسیها نشان میدهد، برخی از واژگان فارسی قرآن به زندگی دربار شاهان ایرانی تعلق داشتند ودر موقعیت های زندگی اشرافی به کار میرفتند. این واژگان عبارتاند از: استبرق و سندس و سرابیل برای پوشاک، مرجان برای زینت، مسک برای عطر، زنجبیل و کأس برای نوشابهها، ابریق و سرداق، نمارق، زرابی، عبقری، ارائک و... که به دلیل روابط تجاری به قرآن راه یافتهاند؛ برخی از واژگان فارسی قرآن در موقعیت دینی به کار میرفتند مانند: جناح، مجوس، عفریت، صلیب و... واژگان فارسی سرد و جند و... در موقعیت نظامی و واژگان فارسی کنز و رزق و... نیز در موقعیتهای اقتصادی به کار میرفتهاند. این واژگان یا از مسیر مستقیم یا مسیر غیر مستقیم و براساس روابط زبان عربی و فارسی در پیش از اسلام به دلیل روابط تجاری، نظامی، مذهبی و دینی میان ایرانیان و اعراب به زبان عربی و در نهایت به قرآن، راه یافته است.
This essay examines the Persian verses of the Quran and aims at analyzing the etymology of Persian vocabulary in the Quran and on what route have they entered the Quran? And what factors have led the Arabs to become acquainted with those words? And finally, how are these words affected by the relationship with the Qur'an? Studies show that some Persian verses of the Quran belonged to the life of the royal kings and were used in aristocratic life situations. These vocabularies are: stebraq, Sonds, Sarabil, Marjan, Mesk, Zanjebil, Kas, Abrigh Sordaqa, Nirmagh, Zarabi, Abqiri, Araek, Abraghi, Zarabi, to commercial relations with the Quran. Some Persian phrases of the Qur'an were used in a religious position, such as:jonah, Magos, Afrit, Salib, and... The Persian words of the Sard, jond and... in the military position and the Persian vocabulary of Kanz ,Rezgh, and... were also used in economic situations. This vocabulary has come from direct or indirect paths based on Arabic and Persian language relations pre-Islamic due to trade, military, religious, and religious relations between the Arabs and Arabs in Arabic and, ultimately, the Qur'an.
خلاصه ماشینی:
قرآن و واژگان فارسي ، تحليل و نقد 1 فاطمه مزبان پور 2 سيد محمد اميري 3 فاطمه راکعي چکيده اين مقاله به بررسي واژگان فارسي قرآن مـي پـردازد و هـدف از ايـن بررسـي تحليـل ريشـه شناسي واژگان فارسي در قرآن است و اين که از چه مسيري وارد قـرآن شـده انـد؟ و چـه عـواملي سبب آشنايي اعراب با آن واژگان شده است ؟ و در نهايت اين کـه ايـن واژگـان تحـت تـاثير چـه روابطي به قرآن در راه يافته اند؟ بررسيها نشان ميدهد، برخي از واژگان فارسي قرآن بـه زنـدگي دربار شاهان ايراني تعلق داشتند ودر موقعيت هاي زندگي اشرافي به کـار مـيرفتنـد.
اغلــب محققــان خاورشــناس و عــرب در عرصــه ي واژه شناســي قــرآن و بررســي وام واژه هاي قرآني يـا بـه واژه هـاي برگرفتـه از ديـن هـايي چـون يهوديـت و مسـيحيت و يـا از زبان هاي سامي و حبشي، نظر داشتند و عموما در اين راه بـه افـراط رفتـه انـد بـه طـوري کـه کسي چون «کريستف لوکسنبرگ ٥» مدعي است که فرهنگ رايج روزگار نـزول ، فرهنگـي سرياني بوده است و بسياري از کلماتي که در قرآن به کار رفته ، ريشه هاي سـرياني دارد.
لذا گرچه اين واژگان در اصل ايراني بوده ، امـا ايـن امـر اثبـات جامعيت فرهنگ و واژگان قرآن است و روابط زباني ميان زبان فارسي و زبـان عربـي پـيش از اسلام را نشان ميدهد.