چکیده:
یکی از مسائلی که مظنّه خلط حقیقت و اعتبار در آن وجود دارد بحث استعمال لفظ در بیش از یک معنا است. طرح این بحث سه مرحله (بررسی امکان چنین استعمالی؛ بررسی قبیح بودن یا مقبول بودن چنین استعمالی در عرف؛ بررسی وقوع آن در خارج) دارد. تحقیق پیشرو به بررسی مرحله اول میپردازد. در این مساله چند قول مهم وجود دارد که ما با ردّ ادله امتناع، نیازی به اثبات امکان آن نخواهیم داشت، مهمترین ادله امتناع از طرف مرحوم آخوند خراسانی و مرحوم نائینی بیان شده است که توسط محقّقین معاصر پاسخ داده شده و این ادله را مردود دانستهاند. بنابراین نتیجه خواهیم گرفت استعمال لفظ در بیش از یک معنا عقلا محال نیست.
خلاصه ماشینی:
امام خمینی( استدلال ایشان را در چند مرحله تبیین مینمایند: به طور خلاصه آخوند معتقدند که استعمال لفظ در بیش از یک معنا موجب اجتماع دو لحاظ آلی در یک لفظ میشود و چنین اجتماعی محال است.
در مورد معنا، مانعى ندارد كه دو لحاظ استقلالى به آن تعلّق گيرد، زيرا معنا متعدّد و متكثّر است ولى وقتى لحاظ تبعى را در ارتباط با لفظ مطرح كنيم مىبينيم لفظ، واحد است و تعدّدى در كار نيست.
اثبات تالی پس از بیان وجه ملازمه بین استعمال لفظ در بیش از یک معنا با اجتماع دو لحاظ آلی در لفظ، لازم است وجه محال بودن اجتماع دو لحاظ آلی در لفظ نیز مطرح شود، لذا امام( تالی استدلال آخوند( را این گونه تبیین مینمایند: « هو أنّ تشخُّص الملحوظ بالذات إنّما هو باللحاظ، كما أنّ تعيُّن اللحاظ بالملحوظ، فإذا اجتمع اللحاظان في شيءٍ واحد يلزم أن يكون الشيء شيئين و الموجود موجودين.
حال بحث اين است كه آيا وقتى «رؤيت» هم به نفس انسان نسبت داده مىشود و هم به چشم، آيا وجداناً انسان در آنِ واحد نمىتواند دو نفر را ببيند؟ آيا نمىتواند دو چيز را ببيند؟ اگر شما گفتيد: «من در كوچه دو نفر را ديدم كه مشغول قدم زدن بودند» آيا حتماً بايد يك تقدّم و تأخّرى در كار باشد؟ خير، با وجود اين كه «رؤيت» يكى است ولى «مرئى» تعدد دارد.