چکیده:
آنچه در این مقاله مورد توجه خوانندگان قرار میگیرد روزنه کوچکی به معرفت نفس انسانی است، معرفتی که به جرات میتوان گفت ریشه معارف عقلی و نقلی است. در این مقاله بعد از اشاره به تعریف نفس به مراحل تکامل نفس ناطقه پرداخته شده، سپس تجرد همه مراتب خصوصا تجرد عقلی و فوق عقلی نفس تبیین شده است. از جمله ویژگیهای برجسته این مقاله اشاره به اتحاد نفس و بدن میباشد که در مواضع متعددی از آثار علامه حسنزاده به آن اشاره شده است. در نهایت بدن از مراتب نازله نفس معرف میشود. در منظر ایشان انسان متعلق به یک نشاه از وجود نیست بلکه موجودی طبیعی، مثالی، عقلی، الهی و دارای مقام تجرد و فوق تجرد است و وحدت انسان وحدت عددی نیست بلکه وحدت حقّه ظلیّه است که حّد یقف برای او نیست.
ان المقال الذی نضعه بین ایدی القراء الکرام و نلفت الانتباه الیه، عبارة عن فتح نافذة صغیرة
للتعرف علی معرفة النفس الانسانیة و الوقوف عای حقیقتها. معرفة نستطیع أن نعتبرها من جذور
المعارف العقلیة و النقلیة.
وبعد الاشارة و التعرض لتعریف النفس نبدأ ببیان مراحل تکامل النفس الناطقة و من ثم نصل الی
تبیین تجرد جمیع مراتب النفس و خصوصا التجرد العقلی و ما فوقه. من ممی زات هذا المقال و
مختصاته التلمیح علی اتحاد النفس و البدن والذی أشیر الیه مرات عدیدة فی آثار و مؤلفات
العلامة حسن زاده الآملی، و الذی نصل الیه فی نهایة البحث هو ان البدن مرتبة من المراتب النازلة
للنفس الانسانیة.
ففی منظار سماحته و رؤیته لم یکن الانسان متعلقا بنشأة خاصة فی الوجود بل هو موجود طبیعی،
مثالی، عقلی، الهی، وله مقام التجرد التام و ما فوق التجرد. فوحدة الانسان لیست عددیة بل هی
وحدة حقة ظلیة لا حد لإیقافها .
What is addressed here is a small opening to human’s self-knowledge, the knowledge that one can definitely refer to as the root for rational and traditional knowledge. In the present article, after referring to a definition of the ‘self’ or the ‘soul’, we have dealt with the stages of perfection of the rational soul; then, we have explained the incorporeity of all orders, especially the rational incorporeity and super-rational incorporeity of the soul. Among the prominent features of this article is a reference to the unity of the soul and the body, referred to in various places in Allama Hassan-Zada’s works. Finally, the body is introduced as the lower orders of the soul. In his view, the man does not belong to one mode of existence; rather, he is a natural, ideal, rational, divine creature with an incorporeity of status, and the man’s unity is not a numeral one; rather, it is a true but shadowy unity with no limitation.
خلاصه ماشینی:
٢ علامه حسن زاده در توضيح ايـن تعريـف چنـين ميفرمايد: البته اينکه در تعريف نفس آورده اند به حسب ذات مفارق از ماده ولـي بـه حسـب فعل متعلق به ماده است .
علامه حسن زاده در کتاب دروس معرفت نفس درس صد و يکم در اثبات مجرد بودن نفـس و اينکه نفس انساني حدوثا جسماني و بقائا روحاني است ميفرمايد: طفره ٥ - مطلقا چه در حسيات و چه در عقليات - باطل است و نفس انساني حدوثا جسماني است و بقائا روحاني.
مراحل تکامل نفس ناطقه اين نحو از تکامل که از حيث عقل نظري يا نحوه ادراک، به تقسيم نفس ميپردازد در مرحلـه يازده از بدايه و نهايه الحکمه تحت عنوان مراتب عقل ذکر شده و گاهي از آنهـا بـه درجـات عقل نظري نام برده ميشود، استاد حسن زاده در تبيين اين مراحل ميفرمايد: نفـس انسـاني را از اين جهت که قابل است همه صور را بپذيرد عقل هيولاني گويند کـه او را تشـبيه به هيولاي اولاي ماده کرده اند؛ يعني همچنانکه هيولي قابل پذيرفتن صور طبيعي از بسـائط و مرکبات مطلقا ميباشد و با هريک از آنها ترکيب اتحادي در وجود پيدا ميکند نه انضـمامي، همچنين نفس انساني قابل پذيرفتن صور علوم و معاني است مطلقا و با هر يک از آنهـا اتحـاد وجودي پيدا ميکند و از پذيرفتن هيچ صورت علميه ابا ندارد.
از نظر استاد حسن زاده برترين دليل بر تجرد تام عقلي نفس انساني اين است کـه نفـس انسـاني وعاء علم است .