چکیده:
شاه عباس یکم صفوی با وجود همهٔ مشکلاتی که جامعهٔ آن زمان صفویه دچارش شده بود به خوبی
گذر کرد و دولت صفویه را به اوج شکوفایی و قدرت رساند. وی توانست با وجود ا ین که مذهب تشیع
قبلا توسط شاه اسماعیل مذهب رسمی کشور شناخته شده بود، از مذاهب و دینهای دیگر برای به
دست آوردن ارتقا سطح جامعه استفادهٔ کامل را ببرد. شاه عباس به د لایلی چند با م سیحیان ارتباط برقرار
را داشته، به همین دلیل میسیونرهای » بیشتر مسیحی اند « کرد، وی در واقع نیاز به برقراری ارتباط با اروپا
مذهبی مسیحی اروپایی را که به ایران میآمدند با مهربانی با آنان برخورد میکرد. وی در بسیاری از
مسائل با میسیونرها این رابطهٔ ص میمی بودنش را بیشتر میکرد، البته این نیز برای کارکردهایی صورت
میگرفت که خود نیز تا ثیرات مثبتی را در پیشرفت جامعه آن زمان صفویه میگذاشت. سوال اصلی
پژوهش ا ین است که رابطهٔ شاه عباس با میسیونرهای مذهبی مسیحی چگونه و از چه عواملی تاثیر پذیر
بوده است؟
خلاصه ماشینی:
پس فعالیت کشیشان مسیحی اروپایی در راستای اهداف سیاسی مبارزه با عثمانی و پیگری تبلیغ مسیحیت در ایران، از دورهٔ صفویه رو به افزایش نهاد که اوج این فعالیتها در زمان شاه عباس یکم صورت گرفت، به غیر از این موارد، عامل تجارت نیز نقش مهمی را ایفا میکرد، به شکلی که شاه عباس دریافته بود که پیشگیری سیاست تساهل مذهبی نسبت به روحانیون مسیحی یا به نوعی مسیونرهای مذهبی اروپایی، به برقراری محیطی خواهد انجامید که در آن تجارت با اروپا قادر به شکوفا شدن خواهد شد به همین دلیل ارتباطش را قوی تر کرد، صدق این حرف را میتوانیم در صحبتهایی که وی با سفیر عثمانی در برابر با مسیحیان داشتهاست را ببینیم، این قضییه به چنین شکلی بیان شده که شاه عباس بعد از صحبتهایی که سفیر عثمانی با او انجام داده بود، به سفیر عثمانی گفت: «من برای پاشنهٔ کفش یک مسیحی، بیشتر از بهترین ترک عثمانی ارزش قائل هستم» این عوامل در واقع بیان کنندهٔ حمایت شاه عباس از این مسیونرها است.