چکیده:
سنت فعلی که همان نفس عمل معصومu است، بی تردید دارای اعتبار بوده و تحت شرایطی در فرایند استنباط مورد استناد قرار می گیرد. اما آنچه در این بین قابل تامل می نماید، اینکه علی رغم تاثیر ژرف تر افعال در مقایسه با اقوال، این بخش از تراث اسلامی مغفول مانده و آن چنان که باید مورد اهتمام قرار نگرفته است.
جستار حاضر با عنایت به این نکته که کشف موانع از رهگذر بررسی مصادیق امکان پذیر است، یکی از روایاتی را که حاکی از سنت فعلی معصومu است، مورد مطالعه قرار داده است. مفاد روایت مزبور بیانگر رفتار امامu در مواجهه با مال کسب شده از طریق مقامره است که فقیهان با خدشه در سند و دلالت خبر، حکم به ناسازگاری مفاد روایت با مبانی اعتقادی امامیه از جمله عصمت و علم امام داده اند.
نگارنده در خلال پژوهشی توصیفی تحلیلی، خبر مزبور و نحوه مواجهه فقیهان را با آن به عنوان یکی از مصادیق سنت فعلی معصومانM مورد مطالعه قرار داده است. مطابق تحقیق، در فرض مسئله، امام در حالی که می توانست به نهی قولی اکتفا نماید، به منظور نهی موکد، اقدام به قی کردن مال نمود؛ چه اینکه نهی فعلی نسبت به نهی قولی، انکار و ردع بیشتری را تداعی می کند. لذا طبق دیدگاه مختار، روایت با مبانی اعتقادی از جمله عصمت و علم امام آن طور که برخی فقیهان بر آن هستند ، منافاتی ندارد؛ افزون بر اینکه از رهگذر تحلیل خبر مزبور، این نتیجه حاصل شد که در بررسی احادیث، باید مجموعه ای از قرائن لحاظ گردد که بررسی محتوا و سند نیز از جمله این قرائن خواهد بود. لذا بسندگی به یکی از آن ها صحیح به نظر نمی رسد؛ بلکه برای داوری نهایی، برایند مجموع قرائن باید مبنای عمل قرار گیرد.
The present tradition, which is the act of the infallible (Al-Maʿṣūm), is undoubtedly valid and invoked under certain conditions in the process of deduction; but what seems contemplation here is that, despite the deeper impact of the actions compared to the words, this part of the Islamic legacy has been neglected and not taken care of as it should be. The present essay regarding to this point which is possible to discover obstacles through the examination of cases; studies one of the traditions that implies the current tradition of the infallible (Al-Maʿṣūm). The contents of the above narration illustrate the behavior of Imam (as) in dealing with the money gained through gambling that the jurisprudents have undermined the contents of the narration documentary and implicationally, ordered the incompatibility with the beliefs of Imamiyyah basics such as infallibility and knowledge of the Imam. During the descriptive-analytical research, the author studies the above narration and how the jurisprudents encountered it as one of the instances of the current tradition of the infallibles. According to the research, assuming the problem, while the Imam could just do a speech prohibition, in order to prevent with emphasis, started vomiting the property; which the action prohibition entails more denial and rejection compare to the saying prohibition, therefore, according to Mukhtar’s (elector) view, the narration does not contradict the belief basics, such as the infallibility and the knowledge of the Imam, as some jurisprudents are on it; in addition, through the analysis of the above tradition, it was concluded that the examination of narrations should include a set of proofs, including the examination of the content and the document; therefore, the sufficiency of one of them does not appear to be correct; rather, for final judgment, the sum of the evidence must be the basis of action.
خلاصه ماشینی:
در خاتمه این بخش، ذکر این نکته ضروری مینماید که اگرچه در خلال سطور فوق با توجه به تحلیل ارائهشده و کنکاش در مصادر رجالی، اعتبار سندی روایت مورد بحث ثابت شد و اعتبار روایت از این بابت بلااشکال است، اما در بحث روشهای احراز صدور روایات حاکی سنت، کاستیهایی وجود دارد؛ یکی از آنها که روایت پیشگفته نیز با آن مواجه بود، مبنای رجالی فقیهان در اعتبارسنجی روایات با بسندگی به روش «سندشناسی» است که البته این مهم اختصاص به استنباط حکم از رفتار معصوم ندارد، بلکه در حکایت قول و تقریر نیز دیده میشود، لذا اهتمام کافی در کاربرد روش «نقد متن» در ارزیابی وثاقت اخبار، از جمله بایستههای طرق احراز صدور روایات حاکی از سنت است (رشاد، 1389: 355)؛ چرا که این روش، هم در وثاقتسنجی، هم در ماهیتشناسی قول و فعل معصوم و هم در معنایابی سنت میتواند کاربرد کارسازی داشته باشد؛ زیرا با ارزیابی و سنجش متن، علاوه بر اینکه صدور و عدم صدور یا دستکم عدم وثاقت خبر مشخص میگردد، از طریق آن، گاه میتوان پی برد که قول و فعل صادره از معصوم آیا از نوع تشریعی است یا تدبیری و در صورت شناخت ماهیتِ نوعی قول یا فعل، چه قسمی از آن دو نوع (تشریعی و تدبیری) است (همان: 356).
اما بنا بر اینکه علم امام در موضوعات تابع اراده ایشان باشد، اشکالی متوجه روایت نیست؛ به خاطر امکان صدور فعل از ایشان از روی جهل قبل از اراده، و در مورد روایت، امام تا قبل از خوردن تخم مرغ به حرمت علم نداشتند (موسوی خویی، بیتا: 1/379) و لذا اشکالی نیز طبق این مبنا متوجه روایت نیست.