چکیده:
رسانههای جدید ارتباطی به عنوان ابزارهای استراتژیک «قدرت نرم»، به یکی از مهمترین مولفههای برتری سیطره سیاسی و فرهنگی تبدیل شدهاند. در این ارتباط جمهوری اسلامی ایران در معرض انواع برنامههای ماهوارهای و سایبری قرار گرفته که این امر منجربه خلق رویدادها و تغییراتی در ابعاد سیاسی، اجتماعی کشور شده است. سوال این است که قدرت نرم و رسانهای مدرن، چگونه در این تقابل به کارگرفته شده و چه پیامدها و تغییراتی در جنبههای اجتماعی و سیاسی حادث شده است؟ در این مقاله با شناسایی این رویدادها و تغییرات، مهمترین ابزارهای قدرت نرم، چگونگی کارکرد، نقاط حساس اثرگذاری و نتایج بهکارگیری این ابزارها درگستره اجتماعی، سیاسی و امنیتی ایران را بررسی شد. به تصور نگارنده «فرامدرنیسم» و «روششناسی پست مدرن» با توجه به مولفههای مورد تاکید مثل «فرو ریختن قطعیتها»، «شالودهشکنی»، «توجه به انواع متفاوت قدرت، هویت و گفتمان» و «ارایه تصویری سیال و فاقد مرکز از قدرت و شبکهای شدن آن» با نتایج حاصله از «انقلاب ارتباطات وگسترش فضای سایبر» بهتر همخوانی دارد. یافتههای این پژوهش موید آن است که فضای سایبری و شبکههای ماهوارهای تغییرات ژرف و گستردهای را در ابعاد اجتماعی، فرهنگی و سیاسی در ایران ایجاد کرده است که مدیریت آنها نیازمند راهبردهای ویژهای در شیوه حکمرانی و سیاستگذاری است.
Today, the use of soft media and cyber power is one of the strategic goals of governments inside and outside to create cultural and social changes and achieve the desired goals. As a result, new communication media as strategic tools of "soft power" have become one of the most important components of the superiority of political and cultural domination. In the years since the revolution, the Islamic Republic of Iran has been subject to a variety of satellite and cyberspace programs that have led to the creation of events and changes in various political and social issues in the country. The question is, how has modern media and soft power been used in this confrontation, and what are the implications and changes in social and political aspects? What we are looking for in this research is that by identifying these events and changes, the most important tools of soft power,how to operate, the sensitive points of impact and the consequences of using these tools in the social, political and security of Iran. In our opinion "transmodernism" and "postmodern methodology" with emphasis on such components as "the collapse of certainties", "deconstruction", "attention to different kinds of power, identity and discourse" and "fluid and devoid of centered figurative" Describes its power and networking "with the results of the" Cyber-Space Communications Revolution ". Therefore, using this method in this research and similar studies is appropriate for "realizing" and better explaining "diverse and multifaceted realities" and for the loss of security fences and Accustomed traditions.The findings of this study have confirmed that cyberspace and satellite networks have made profound and extensive changes in Iran's social, cultural and political context, which require them to have specific strategies for governance andpolicymaking.
خلاصه ماشینی:
جستارهای سیاسی معاصر، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی فصل نامۀ علمی (مقاله علمی- پژوهشی)، سال دهم ، شمارة دوم ، تابستان ١٣٩٨، ١– ٢٣ قدرت نرم و سایبری ؛ کارکرد آن درجمهوری اسلامی ایران * محسن نجفی حسین پوراحمدی چکیده رسانه های جدید ارتباطی به عنوان ابزارهای استراتژیک «قدرت نـرم »، بـه یکـی از مهم ترین مولفه های برتری سیطره سیاسی و فرهنگی تبدیل شده اند.
سوال این است با عنایت بـه اینکـه بخـش قابـل تـوجهی ازنظـام سـرمایه داری علـی- الخصوص دولت آمریکا، همچنان بـا ایـران از لحـاظ فرهنگی،ایـدئولوژیک ، سیاسـی و نظامی درتناقض جدی قرارمیگیرد و به رغم یک نوع همکاری محدود، ساختار ، رفتـار و مبانی نظام حاکم برایران ، درتضاد با منافع اعـلام شـدة طرف مقابل قرار دارد؛ آمریکـا و سرمایه داری جهانی ازچه ابزارهایی برای نیل به اهدافشان دربرابرایران اسـتفاده مـی- کنند وقدرت نرم و رسانه ای مدرن ، چگونه دراین تقابل به کارگرفته میشود؟ فرضیه ایکه دراین راستا مطرح میشود، این است کـه نظـام سـرمایه داری بـا اسـتفاده از ابزارهای سایبری در وضعیت کنونی میتواند به عنوان «شـرط لازم »تغییـرات اجتمـاعی- سیاسی، با ایجاد تحول در بینش و نگرش افراد جامعه از یـک سـو و اعمـال فشـار بـر حکومت به منظور تغییر در رفتارها و برنامه ها از سوی دیگر، مـدار قـدرت را درایـران تضعیف و گذار به تحول سیاسی و فرهنگی مورد نظررا تسهیل کند.
ایده اساسی درایـن مـورد آن اسـت کـه وسـایل ارتبـاط جمعی درجوامع قدرتمند، از سیاست دقیقی پیروی میکنند که توسط قدرت های مهـم اقتصادی و سیاسی تدوین شده است ؛ بـا ایـن هـدف کـه فرهنـگ هـای ملـل دیگـر را تغییردهند.