چکیده:
گرچه ظهور پیرنگهای مبتنی بر تکرار به دهۀ پنجاه در سینما باز میگردد، اما نامیکه امروزه با آن شناخته میشوند در دهۀ اول قرن حاضر توسط دیوید بردول پیشنهاد شده است: «پیرنگ انشعابی»، «دیوید بردول» روایتی را که در آن یک شخصیت در موقعیتی واحد دست به انتخابهای مختلف زده ـ و با سرنوشتهای متفاوتی روبه رو میشود ـ و روایت، نتایج حاصله از آن «انتخاب» را به نمایش میگذارد پیرنگ «انشعابی» مینامد. این نوع از پلات انواع و اشکال گوناگونی را دارا است. این مقاله تلاش میکند تا با بهرهگیری از روش «تحلیل روایت»، ضمن معرفی انواع پیرنگهای انشعابی و خصوصیات هر یک، نشان دهد که چنین پیرنگی نیز در قرآن وجود دارد گرچه پیرنگ انشعابی بکار رفته در قرآن کارکردی متفاوت از قرینه سینمایی خود یافته است. اگر در سینما این پیرنگ بکار گرفته میشود تا نشان دهد که شخصیت اصلی با چه امکانات و احتمالاتی روبه رو است در قرآن این پیرنگ جنبهها، ابعاد و ساحتهای مختلف یک موضوع و شخصیت را به تصویر میکشد.
Although the emergence of iterative structures in the cinema returns to the eighties, but the name that is known today, In the first decade of this century has been suggested by David Bordwell: “Forking-path plot”. This type of plot shows a character in a single position making different choices - or faces different chances - and the narrative presents the results of that choice. Forking-path narrative has different types and forms.This article tries to take advantage of using "narrative analysis" to introduce the types and characteristics of each forking-path structures, and show that such a structure exists in the Quran. Forking-path structure used in the Qur'an has a different function than its cinematic counterpart. If this structure is used in cinema to show that the main character is faced with both opportunities and possibilities, in the Qur'an, the structure shows aspects, dimensions and different aspects of a subject and character.
خلاصه ماشینی:
مطالعه تطبيقي پيرنگ انشعابي در سينما و قصه هاي قرآن کريم احمدعلي سجادي صدر١، مرتضي افشاري ٢، مهدي پوررضائيان 3 تاريخ دريافت : ٩٨/٠٦/٢٦ تاريخ پذيرش : ٩٨/١١/٠٥ چکيده گرچه ظهور پيرنگ هاي مبتني بر تکرار به دهۀ پنجاه در سينما باز ميگردد، اما ناميکه امروزه با آن شناخته ميشوند در دهۀ اول قرن حاضر توسط ديويد بردول پيشنهاد شده است : «پيرنگ انشعابي»، «ديويد بردول » روايتي را که در آن يک شخصيت در موقعيتي واحد دست به انتخاب هاي مختلف زده ـ و با سرنوشت هاي متفاوتي روبه رو ميشود ـ و روايت ، نتايج حاصله از آن «انتخاب » را به نمايش ميگذارد پيرنگ «انشعابي» مينامد.
اين مقاله تلاش ميکند تا با بهره گيري از روش «تحليل روايت »، ضمن معرفي انواع پيرنگ هاي انشعابي و خصوصيات هر يک ، نشان دهد که چنين پيرنگي نيز در قرآن وجود دارد گرچه پيرنگ انشعابي بکار رفته در قرآن کارکردي متفاوت از قرينه سينمايي خود يافته است .
پيرنگ هاي مبتني بر تکرار يک وضعيت يا موقعيت در قرآن کريم نيز وجود دارد و ميتوان شباهت ها و تفاوت هايي بين اين تمهيد قرآني با نمونه سينمايي آن يافت .
در ديگر روايت هاي قرآن نيز اشاره ميشود که خداوند پيامبران خود را از کودکي تحت نظر داشته و آنها را به همين منظور براي خويش تربيت ميکند.
نمودار پيرنگ انشعابي براي سه روايت تکرار شده از زندگي حضرت موسي(ع ) بحث و نتيجه گيري امروزه «تکرار» که يکي از مؤلفه هاي «زمان » است خود به عنوان عنصري سازمان دهنده و ساختاربخش بکار گرفته ميشود.