چکیده:
ماهیت عینی یا دینی سهام و سهم الشرکة شرکتها محل اختلاف حقوقدانان است. مقررات قانونی، در این خصوص ناکافی عمل کردهاند. برخی حقوقدانان، سهام را حقی دینی دانسته و بهتبع، قرارداد انتقال آنها را، انتقال طلب میدانند. رفع ابهامِ ماهیت حقوقی سهام هدف این تحقیق است. تبیین و توجیه وضع مالیات بر سهام از دریچة ماهیت دینی آنها محل ابهام است. منشأ وضع مالیات بر سهام، درآمدِ ناشی از کسبوکار اقتصادی است (مواد 17، 34، 119 تا 123، 143 و 143 مکرر قانون مالیاتهای مستقیم). چنین معنایی موجد ضرورت انتقال سهم بهعنوان مالی مستقل و یکپارچه است. مطالعاتکتابخانهای و فیشبرداری از منابع مبنای اصلی این تحقیق است. درگیری موضوع تحقیق با مسائلی همچون اخذ مالیات در ارگانهای مالیاتی تحقیقات میدانی را از طریق ارتباط با ارگانهای مذکور و مشمولان مالیات موجب شده است.بهعنوان نتیجه، مباحث مذکور علقة مالکیتِ عینی را تبیینکنندة رابطة سهم و صاحب سهم دانستهاند. انتقالِ طلب به کسب درآمد به معنای فوق منجر نمیگردد تا منشأ وضع مالیات باشد. وضع مالیات بر سهام جز در قالب انتقال یک مال عینی امکانناپذیر است، ازاینرو سهام شرکتها ماهیتی عینی دارند.
Issue of objective or subjective legal nature of shares and partners share was always place of difference for lawyers. Legal provisions in this regard have acted insufficient (poor). This caused the idea of some lawyers is that shares are considered among the subjective And accordingly, Contract transfer them to see for Transfer of debt. The purpose of this study is to disambiguation the nature of shares. Justifying of taxation on shares from the perspective of subjective nature of them is ambiguous. Incoming is taxation source due of business in its economic meaning (arts 17, 34, 119 to 123, 143 and repeated 143 of direct taxes act) that’s the meaning Makes a need to transfer the shares as an independent and integrated property. Studies library and taking notes from the sources, the main basis of this research is. The involvement of the subject of the study with issues such as taxation in the tax authorities has led to field researches by contacting these bodies and taxpayers. As a result; Topics mentioned Ownership interest objective explanation of the relationship between share and shareholder are known. Transfer of due not arising to actual acquire of income. Therefore, taxation on stock is not possible except in the form of a transfer of an objective property.
خلاصه ماشینی:
ضوابط انتقال سهام در حقوق تجارت ، مسئلۀ عينيت يا طلب بودن سهام و سهم الشرکه ، نحوة وصول ماليات و نقش قوانين مالياتي در اين امور، داخل در چالش هاي مذکور خواهند بود.
اما قلمداد کردن سهم و سهم الشرکه به عنوان طلب نمي تواند پاسخگوي تحليل هاي مالياتي از لحاظ ماليات بر اموال باشد، از اين نظر نکات ذيل حائز اهميت است : ٢.
نمود اين تصريح را در حقوق خارجي نيز مي توان مشاهده کرد؛ در حقوق فرانسه مواد ١٣-L٢٢١ و ٨-L٢٢٢ و ٧-L٢٢٣ از کد تجاري فرانسه (Commercial Code) در باب شرکت هاي با مسئوليت محدود، آرايي از دادگاه هاي ايالات متحده سهام را شايع ترين شکل مالکيت براي تبيين علقۀ مشارکتي در اموال دانسته اند ( ,Judge Lloyd in a New Jersey case; Wallach v.
کد يکنواخت تجاري (UCC)، قوانين يکنواخت انتقال سهام (Uniform Stock Transfer Act) ايالات متحده ، قانون شرکت ها ٢٠٠٦ انگلستان (٢٠٠٦ Company Act)، قوانين اوراق بهادار ايالات متحده (Securities Act) نيز از جملۀ اين قوانين هستند.
تحليل ماهيت انتقال سهام با رويکرد ماليات بر درآمد قانونگذار مالياتي در وضع ماليات بر درآمد به رابطۀ سهامدار و شريک با سهم و سهم الشرکه نظر داشته (که ناظر به پذيرش علقه عيني مالکيت است ) و مسئوليت پرداخت ماليات را بر عهدة مالک سهم (انتقال دهنده ) قرار داده است (بخش اخير تبصرة ١ مادة ١٤٣ و قسمت دوم مادة ١٤٣ مکرر).
به همين دليل همان طورکه گفتيم ، قانونگذار مالياتي به انتقال يکپارچۀ سهام نظر داشته و مالکيت سهامدار و شريک بر سهم را مبناي وضع ماليات بر درآمد صاحب سهم قرار داده است (مواد ١٤٣ و ١٤٣ مکرر ق .