چکیده:
شاعران سبک خراسانی به عینیتگرایی علاقه نشان دادهاند؛ چنانکه شعر ایشان را میتوان مظهر «وقایع تاریخی» و «شخصیّتهای مؤثّر» آن عصر دانست. فرّخی سیستانی و منوچهری دامغانی بخش عمدۀ زندگی و فعّالیت شاعرانۀ خویش را در عهد غزنویان طی کردند. برغم آنکه این دو شاعر در سلسلهای واحد و با فاصلۀ زمانی کوتاه، هر دو به سبک خراسانی شعر میسرودند، در شعر ایشان، علاوه بر شباهتهای طبیعی در امر واقعنگری که شاهدی بر ادامۀ نوع خاصّی از رفتارهای اجتماعی است، تفاوتهایی ملاحظه میشود که کمتر مورد توجّه محقّقان واقع شده است؛ بهخصوص، تفاوت در توصیف جزئیّات شخصیّتها و رخدادها که حاصل نوع نگرش شخصی شاعر، زندگی پیشین او قبل از ورود به دربار و برخی ضروریات زمانه است. علاوه بر این، تأمّل در دلایل وصف ممدوحان و مغضوبانی که گاهی رابطۀ مستقیمی با شاعر ندارند، بلکه تحت تأثیر پسند ممدوح و حتّی انحلال هویّت مدّاح در ممدوح به شعر وارد شدهاند، نشان میدهد که صدور احکام کلّی در مورد واقعنگری شاعران خراسانی چندان دقیق نبوده است. از دیگر یافتههای این تحقیق، تأثیر برخی مسائل، از جمله حبّ و بغضها بر واقعنگری و تضعیف آن است، به نحوی که در چنین مواردی لازم است تا محقّقان از طریق تفسیر، تأویل، قیاس و سایر ابزارهای پژوهشی، چیزهای واقعی را از آنچه تحت تأثیر احساسات شاعر به واقعیّت اضافه شده، تفکیک کنند.
One of the most important characteristics of the Khorasani Poetry Style is “literary representation”. The poets of this era were so bounded to objectivism, that their poems are a mirror before the face of historical events of the day. In this era, governmental shelter on Persian language and literature caused a qualitative- quantitative development of the poets and their poetry. Among the poets of this era, Farrokhi Sistani and Manouchehri Damghanai have spent their life in the Ghaznavids’ courts: Farrokhi in the king Mahmud’s and Manouchehri in the king Masoud’s one. Although these two poets live in the same Ghaznavid’s court, in very closed periods of time, and both have the same Khorasani Style in their poetry, there are differences in the method of their representation of historical realities, along with some usual similarities. In this survey which is held through a library- comparative- analytical method, we will try to show the similarities and differences of their way of representing the historical events and characters. It is cleared that these two poets are both subjectivists and have shown the features of their own lives, related political men, praised men, disfavored men, and simply described ones, along with historical events like: wars, deposals, installations, celebrations, and the mourning ceremonies. However, there are differences in the amount, accuracy and favoritism of the data which are bounded to the characteristic of the poet and the day’s necessities.
خلاصه ماشینی:
برغم آنکه اين دو شاعر در سلسله اي واحد و با فاصلۀ زماني کوتاه ، هر دو به سبک خراساني شعر ميسرودند، در شعر ايشان ، علاوه بر شباهت هاي طبيعي در امر واقع نگري که شاهدي بر ادامۀ نوع خاصّي از رفتارهاي اجتماعي است ، تفاوت هايي ملاحظه مي شود که کمتر مورد توجّه محقّقان واقع شده است ؛ به خصوص ، تفاوت در توصيف جزئّيات شخصّيت ها و رخدادها که حاصل نوع نگرش شخصي شاعر، زندگي پيشين او قبل از ورود به دربار و برخي ضروريات زمانه است .
در مقالۀ حاضر که داده هـاي آن بـا مطالعـۀ کتابخانـه اي تـأمين و بـا روش تحليـل ، توصيف و مقايسه بررسي مي شوند، بدون آن کـه قصـد بررسـي کمّـي و استقصـاي تـامّ ابيات اين دو شاعر و اندازه گيري هاي آماري وجود داشته باشد، تلاش شده تا با مطالعـۀ کيفـي ، بـه ايـن سـؤالات پاسـخ داده شـود: از نظـر واقـع نگـري نسـبت بـه وقـايع و شخصيّت هاي تاريخي ، چه شباهت ها و تفـاوت هـايي ميـان اشـعار فرّ خـي سيسـتاني و منوچهري دامغاني مشاهده مي شود؟ چه عواملي موجب بروز شباهت هـا وتفـاوت هـاي مذکور است ؟ شباهت هـا وتفـاوت هـاي مـذکور، چـه کـاربردي در مطالعـات تـاريخي مي تواند داشته باشد؟ و نهايتاً چه عواملي بر درجۀ واقع نگري تاريخي اين شاعران مـؤّ ثر بوده است .