چکیده:
این مقاله به تبیین و بررسی تفاوتهای زن و مرد در خطبه 80 نهجالبلاغه پرداخته است. امیرالمومنین علیه السّلام این تفاوتها را در سه محور همراه با بیان فلسفه و علل آن توضیح داده است. خطبة مذکور بعد از جنگ جمل توسط حضرت علی علیه السّلام ایراد شده و در آن صریحا از نقصان ایمان، عقل و ارث زنان صحبت شده است. در تفسیر این خطبه، میان شارحان نهج البلاغه اختلاف است. برخی در سند و صدور آن از سوی امام علیه السّلام اشکال کردهاند، برخی نیز آن را قضیة حقیقی و مشتمل بر همة زنان دانستهاند و کمالپذیری زن را ناممکن دانستهاند؛ حال آنکه اتّصاف زن به «ناقص الایمان» و «ناقص العقل» بودن با تعالیم قرآن سازگاری ندارد. باید گفت مقصود امیرالمومنین علیه السّلام نقص واقعی ایمان و عقل به طور عموم و نقص سهم الارث به طور کلی نمیباشد. هدف حضرت در این خطبه بیان تفاوتهایی است که زنان در انجام عبادات، شهادت در دادگاه و ارث بردن در مقایسه با مردان دارند. روش نگارش این مقاله توصیفی- تحلیلی و گردآوری آن به شیوة کتابخانهای است.
هذه المقالة سلطت الضوء علی الفروق بین الرجل والمرأة فی الخطبة رقم ٨٠ من نهج
بتوضیح تلک الفوارق وعبر ثلاثة محاور. أمیر علیه السلام البلاغة. لقد قام أمیر المؤمنین علی
بصراحة إلی نقص الایمان والعقل علیه السلام القی خطبته بعد حرب الجمل وقد أشار علیه السلام المؤمنین
والإرث لدی النساء. من جهة أخری اختلف بعض شارحی نهج البلاغة حول أسانید الخطبة
لکن هناک من أقر بحقیقة الخطبة واعتبرها شاملة . بل وشکک بعضهم فی نسبتها إلیه
لجمیع النساء بل وادعی أنه من المستحیل أن تصل المرأة إلی الکمال، لکنهم نسوا أو تناسوا
بعیدان کل البعد عن تعالیم الإسلام کما أنهما لا یمتان » نقص العقل « و » نقص الإیمان « أن
من النقص إلی القرآن الکریم بأی صلة. فی الحقیقة، یجب القول أن ما قصده أمیرالمؤمنین
الواقعی للإیمان والعقل وحصة الارث لیس بشکل عام وکلی بل إن ما قصده علیه السلام هو
توضیح الفوارق والاختلافات بین الرجل والمرأة فی أداء العبادات والشهادة فی دور القضاء
وما یترتب علی الإرث. واخیرا نود أن نشیر أنه تم جمع أبحاثنا المکتبیة وتدوینها عبر مقالة
وصفیة_ تحلیلیة.
This paper tends to explain and explore man and woman’s
differences in 80th sermon of Nahj-ol-balagheh. Imam Ali (p.b.u.h)
explained these differences in three orientations with its philosophy
and reasons. The mentioned sermon after Jamal war was delivered and
explicitly spoke about defects of faith, reason and inheritance of
women. In the interpretation of this sermon, there is a conflict among
commentators of Nahj-ol-balagheh.It has been said that there is
disagreement over issuing this sermon from Imam Ali (p.b.u.h); some
of them are also informed of it as a real possibility, included all women
and knew woman’s perfection as being impossible; meanwhile
describing woman as “defective in faith” and “defective in reason” is
not compatible with Quran’s teachings. To mention Imam Ali’s
(p.b.u.h) aim is not major defect of faith, reason and estate of
inheritance generally. Imam Ali’s (p.b.u.h) purpose in this sermon is to
explain differences of men and women in praying, testifying in court,
and inheriting. The method of writing this paper is descriptiveanalytical,
and data gathering is library research method.
خلاصه ماشینی:
از جمله معارف نهجالبلاغه، نگاه امیرالمؤمنین( به زنان است که در دید نخست به نظر میرسد این دیدگاه، نه تنها مثبت نیست و از حقوق زنان در آن دفاع نشده، بلکه آنان در موارد بسیاری تحقیر نیز شدهاند؛ حال آنکه علی( فرد معصومی هستند که از روی هوای نفس سخن نمیگویند و از طرفی همسر ایشان حضرت زهرا( و دخترشان حضرت زینب( برترین زنان عالم هستند و برای جویندگان حقیقت این پرسش مطرح میشود که مگر ممکن است چنین جملاتی از شخصیتی چون علی( که بعد از پیامبر اکرم(، امام و رهبر امّت اسلامی هستند بیان شود و مقام و منزلت زن تا این اندازه پایین آورده شود؟!
سؤالی که برای برخی مطرح شده، این است که اگر خطبه بعد از جنگ جمل که یک زن جلودار آن بوده ایراد شده، چرا امام کلام خود را به همة زنان تعمیم دادهاند؟ اینکه حضرت کلامشان را به همة زنان تعمیم دادهاند شاید به این علّت باشد که غالب زنان، احساساتی و عاطفی هستند و غالب مردان در رفتارهایشان حسابگرانه و عقلانی رفتار میکنند.
توجیه دیگری که از سخن حضرت شده این است که برای زن در ایّام عادت ماهیانه به جهت ریاضتها، سختیها و دشواریهایی که به طور طبیعی تحمّل میکند، از اجر و پاداش فراوانی برخوردار است که به خوبی نقص عبادات خاص را به نوعی دیگر –که از ویژگیهای زن است– جبران میکند، اگرچه موقعیت عبادت، برتری خاصّ خود را دارد (نکونام، 1384، ج 4، ص164).