چکیده:
شعر فارسی متأثر از پشتوانههای تاریخی، عرفانی و اسطورهای است. تأثیر این عناصر را در اشعار شاعران معاصر، بیش از دورههای دیگر میتوان دید و دلیل آن مردمی بودن شعر امروز است. شعر و اسطوره جدایی ناپذیرند و اسطوره سبب بارور شدن واژهها و شکوفایی شعر میشود. در قرآن کریم، بخش زیادی از مفاهیم در قالب نماد و تمثیل بیان شده است. وجود این تمثیلها در حقیقت نزدیک کنندة هر چه بیشتر مفهوم به ذهن مخاطب است. داستانهای عرفانی نیز که غالباً صورتی تمثیلی یا تأویلی دارند، از این سبک قرآن بهویژه در تأویل داستانهای قرآنی بهره بردهاند. معروفترین داستانهای رمزی در قرآن کریم، داستان پیامبران است که شاعران در آثار خویش به اشارات آن توجه کردهاند و بهطور صریح یا غیرصریح به رمزگشایی از آن پرداختهاند. هدف اصلی این مقاله، پژوهش پیرامون تجلّی اشارات عرفانی و اسطورهای در آثار محمد بیابانی است. بیابانی در آثارش در عین هنجار گریزی و سنّتشکنی، رگههایی از عرفان را دخیل میسازد. با همۀ اصالت و نجابت و سنّت ایرانی بودن، اشعار وی رنگ و بوی تجدد و مرزشکنی و تازگی به خود میگیرد و مفاهیم، مضامین و پیامهایش حتی با درونمایههای عرفانی رنگ تازگی دارد. این مقاله به روش پژوهشی، توصیفی-تحلیلی، به درونمایههای عرفانی اشعار بیابانی میپردازد.
خلاصه ماشینی:
» (بیابانی، 1380: 64) وی در ابیات بالا به این موضوع نیز اشاره کرده است که چون آدم و حوا پس از ارتکاب گناه از برهنگی خود احساس شرم کردند و با برگ این درخت اندامهای خود را پوشاندند، پس باید میوهای که از خوردن آن منع شده بودند، انجیر بوده باشد.
» (بیابانی، 1390 الف : 60) شاعر با توجه به این اسطوره، در شعر خود به اساطیر زمان خویش و کسانی اشاره دارد که انسانیت را از هابیل به ارث بردهاند و به دلیل خودخواهی و بداندیشی قابیلان کشته میشوند و انسانهایی که به جای عشقورزی، با کینهتوزی و حسد، اسطورة برادرکشی را فرا یاد میآورند.
» (بیابانی 1369: 76) چیزی که بیگمان بین شاعران همعصر شاعر کاملاً مشترک است، همان سرخوردگی، یأس، فریاد و عصیان است که در این قسمت از اشعار او نیز دیده میشود.
» (بیابانی، الف 1390: 82) شاعر با نگاه به این اسطوره، جامعة امروز خود را به تصویر کشیده و محتاج نوح و توفان دیگری میداند نوح در اینجا نمادی برای یک قهرمان و رهاییبخش در جامعة سرد و ساکن همعصر بیابانی است.
«(بیابانی، الف 1390: 235) در شعر کلاسیک فارسی، همواره دم حیاتبخش مسیح موردتوجه بوده است، در شعرنو-بهویژه پس از کودتای 28 مرداد- مرگ و به صلیب کشیده شدن او، همواره با خوارداشتهای بسیارِ قومی که عیسای قهرمان برای نجات آن میجنگد و نیز با تکیه بر بیهوده بودن و بیثمر ماندن این مرگ مقدس و اسطورهای، مورد توجه شاعران از جمله محمد بیابانی واقع شده است.