چکیده:
از مهم ترین مسائل در باب بدعت، مسئله ارکان بدعت است که افراط و تفریط و برداشت های نادرست از آن، موجب انحراف در جوامع اسلامی میشود. این مقاله با هدف جلوگیری از این افراط و تفریطها، معیارهای بدعت را از منظر قرآن و سنت بررسی میکند. در آثار و منابع اندیشمندان اسلامی، نداشتن اصل در دین، حادث بودن، انتساب دادن به دین، قصد داشتن، اشاعه، مداومت، مخالفت داشتن با مقاصد شریعت و نبود فعلی در سه قرن نخست، از ارکان بدعت شمرده شدهاند؛ بعد از بررسی آیات و روایات، به این نتیجه رسیدیم که نداشتن اصل در دین، حادث بودن، کم یا زیاد کردن در دین، انتساب به دین و التفات داشتن را میتوان، رکن بدعت دانست و اموری همانند اشاعه، مداومت، مخالفت داشتن با مقاصد شریعت و نبودن در سه قرن نخست را، اگرچه برخی رکن دانستهاند، ولی در واقع از ارکان بدعت نیستند.
خلاصه ماشینی:
ارکان بدعت در منابع و آثار مربوط به بدعت، ارکانی را برای بدعت بیان کردهاند که عبارتاند از: نداشتن اصل در دین، کاستن یا افزودن در دین، انتساب به دین، التفات و توجه داشتن به اینکه آن عمل بدعت است، اشاعه، مداومت، مخالفت داشتن با مقاصد شریعت و نبود فعلی در سه قرن اول؛ در ادامه هر یک از این ارکان ادعایی را بهصورت جداگانه، از منظر قرآن و سنت مورد بررسی قرار میدهیم.
در این روایت پیامبر اکرم6 میفرمایند: هر کس مردم را به هدایت بخواند، برای او همانند اجر کسی است که از آن تبعیت میکنند؛ بهگونهای که چیزی از اجر آنان کم نمیشود؛ شخصی که مردم را نیز به گمراهی بخواند، برای خود او همانند گناه تبعیتکنندگان از آن گناه است؛ بیآنکه چیزی از گناه آنان کم شود؛ همچنین به اعتقاد آنان، اینکه در قیامت خطاب به پیامبر6 گفته میشود: «إنک لا تدری ما أحدثوا بعدک»، اشاره به لزوم اشاعه در ایجاد بدعت دارد؛ چراکه تبدیل دین با عمل یک نفر و دو نفر محقق نمیشود.
نقد و بررسی این استدلال ایراداتی دارد؛ از جمله اینکه عمل یک نفر، بهخودیخود، زیادت در دین است و همین یک نفرها هستند که جامعه را تشکیل میدهند؛ اگر بنا باشد هر کس از پیش خود، چیزی را به دین بیافزاید یا چیزی را از دین کم کند، چیزی از دین باقی نخواهد ماند؛ هرچند که آنان در این افعال خود قصد اشاعه هم نداشته باشند و مردم را به فعل خود نخوانند؛ اگر اشاعه از ارکان بدعت باشد، باید کسیکه چیزی را به دین اضافه میکند و قصد اشاعه ندارد را، مورد خطاب آیات و روایات نهی از بدعت ندانست.