چکیده:
با وجود توجه پژوهشگران تاریخ هنر، ادبیات و الهیات به علوم غریبه، پژوهش های تاریخی روشمند معدود و انگشت شماری درباره تاریخ سیاسی، اجتماعی و فرهنگی علوم غریبه در ایران صورت پذیرفته است. این مقاله با تمرکز بر دومین علم از مجموعه علوم غریبه ـ لیمیا یا طلسمات با روش توصیفی ـ تحلیلی و با نگاه و رویکردی تاریخی به بررسی مسئله طلسمات و گستره باور به آنها در دوره قاجاریه می پردازد و ضمن اشاره به انواع طلسمات و کنشگران آن به علل توسل مردم به آنها نیز اشاره می کند. نتایج پژوهش حاضر حاکی از آن است که طلسمات در دوره قاجاریه در عرصه های مختلف سیاسی، پزشکی و اجتماعی کاربرد داشته است و تفاوتی میان نخبگان و مردم عادی در باور و گرایش به آن وجود نداشت. کولیان، دراویش و یهودیان مهمترین کنشگران این عرصه در دوره قاجاریه بودند که به مردم مستاصل و ناتوان، در مواجهه با مشکلات یا برای دستیابی به مقاصد گوناگون عاطفی، شغلی، درمانی و ... یاری می رساندند.
خلاصه ماشینی:
از اين رو با وجود انتشار آثاري دربارة علوم غريبه ، توجه مورخان به اين علوم ، تحولات و آثار و پيامدهاي باور به آن در تاريخ اجتماعي ، فرهنگي و سياسي ايران بسيار اندک و نابسنده است ؛ ازجمله آثار انگشت شماري که در اين زمينه و با رويکرد و روش تاريخي به نگارش درآمده اند مي توان به مقالۀ «سحر و جادو، طلسم و تعويذ و دنياي زنان در عصر قاجار» اشاره کرد که نويسندگان آن تلاش کرده اند از دريچۀ تاريخ زنان به مسئلۀ سحر و جادو بنگرند و با ارائۀ شواهد و قراين متعدد به نقد نگاه ذات انگارانه نسبت به پيوند ميان زن و جادو در دورة قاجاريه بپردازند (رحمانيان و حاتمي ، ١٣٩٢:.
چنانچه نخستين طبقه بندي را اساس کار خود قرار دهيم ، خواهيم ديد که بر مبناي شواهد موجود، استفاده از سنگ يشم (کوليور رايس ، ١٣٦٢: ١٩٦؛ طلسم شاهي، کتابخانۀ ملي، شمارة ٨٢٠/ ف ملي : گ ٢١٨ -٢١٩ ) )؛ فيروزه (بن تان ، ١٣٥٤: ٩١؛ جيمز موريه ، ١٣٨٦: ١٤٢ - ١٤٣؛ رنه دالماني، ١٣٣٥: ٦٨١؛ اعتمادالسلطنه ، ١٣٨٥: ٣٢١)؛ مهره هاي سبز يا کبود (کتيرايي، ١٣٧٨: ١٩؛ کوليور رايس ، ١٣٦٢: ١٩٦ - ١٩٧؛ ژوبر، ١٣٤٧: ٣٤٩ - ٣٥٠)؛ استفاده از گوهر و زيورآلاتي با خاصيت هاي جادويي و سحرزدايي (پولاک، ١٣٦٨: ١١٥؛ ويلز، ١٣٦٧: ٣٦٦ و ٢٢٨؛ کوليور رايس ، ١٣٦٢: ٦١ و ١٢٣؛ رنه دالماني، ١٣٣٥: ٩٣٥ - ٩٣٦ و ١٠٢٩؛ مکبن روز، ١٣٧٣: ٧٧)؛ استفاده از دستواره هايي معروف به پنج تن آل عبا (بل ، ١٣٦٣: ٩٨)؛ استفاده از قسمت هاي قبيح بدن حيواناتي چون کفتار و خرگوش (پولاک، ١٣٦٨: ١٥٦) يا استخوان ، چشم يا اجزاي ديگر بدن حيوانات (کتيرايي، ١٣٧٨: ٢٠ - ٢١؛ رنه دالماني، ١٣٣٥: ٢٤٧ - ٢٤٩؛ ويشارد، ١٣٦٣: ٢٥٣)؛ استفاده از مو و ناخن (کوليور رايس ، ١٣٦٢: ١٩٩)؛ حرز و تعويذ نوشته شده بر پوست ، کاغذ، پارچه و فلز (تناولي، ١٣٨٦: ٣٧ و ٧٧) يا تنديس ها و حتي قفل هايي با خاصيت جادويي و سحرزدايي (تناولي، ١٣٨٦: ١٤١) و استفاده از گياهاني چون اسفند و مهر- گياه (مونس الدوله ، ١٣٨٠: ٢ و ٤٢ - ٤٣؛ رسالۀ تأديب النسوان و معايب الرجال در رويارويي زن 69 و مرد در دورة قاجاريه ، ١٣٧١: ٦٦ - ٦٧)، به فراواني در منابع دورة قاجاريه گزارش شده است .