چکیده:
ﭘﺲ از ﺣﻮادث 11 ﺳﭙﺘﺎﻣﺒﺮ ﻣﻔﺎﻫﯿﻢ زﯾﺎدی دﭼﺎر ﺗﺤﻮل ﮔﺮدﯾﺪ. ﮐﻪ اﻣﻨﯿﺖ ﯾﮑﯽ از اﯾﻦ ﻣﻔﺎﻫﯿﻢ ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ ﮐﻪ دﻟﯿﻞ آن ﺗﺤﻮﻟﯽ اﺳﺘﮑﻪ در ﻧﻮع ﺗﻬﺪﯾﺪﻫﺎی ﺑﻪ وﺟﻮد آﻣﺪه اﺳﺖ. اﮔﺮ ﭼﻪ ﺧﻄﺮ ﺗﻬﺪﯾﺪات ﮐﻼﺳﯿﮏ ﻫﻢ ﭼﻨﺎن وﺟﻮد دارد وﻟﯽ ا ﺣﺴﺎﺳﯿﺖ آن ﮐﺎﺳﺘﻪ ﺷﺪه و در ﻋﻮض ﺗﻬﺪﯾﺪﻫﺎی ﺟﺪﯾﺪﺗﺮی ﭘﺎ ﺑﻪ ﻋﺮﺻﻪ ﮔﺬاﺷﺘﻪ ﮐﻪ ﺑﻪ دﻟﯿﻞ ﺳﺎده ﺑﻮدن و ﮔﺴﺘﺮدﮔﯽ اﺑﺰار، آﺳﺘﺎﻧﻪ ﺑﻪ ﮐﺎرﮔﯿﺮی آن ﮐﺎﻫﺶ ﯾﺎﻓﺘﻪ اﺳﺖ. در ﮐﻨﺎر ﺗﻬﺪﯾﺪات ﻧﻮﯾﻦ ﻣﺴﺎﻟﻪ اﻧﺮژی ﻧﯿﺰ ﺑﻪ دﻟﯿﻞ ﺗﺤﻮل در ﮔﺴﺘﺮه اﻣﻨﯿﺖ ﮐﻤﺎﮐﺎن در اوﻟﻮﯾﺖ ﻫﺎی اﻣﻨﯿﺘﯽ ﮐﺸﻮرﻫﺎی ﭘﯿﺸﺮﻓﺘﻪ ﻗﺮار دارد، ﺑﺎ ﻋﻨﺎﯾﺖ ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﻣﺴﺎﺋﻞ اﺳﺖ ﮐﻪ ﭼﮕﻮﻧﮕﯽ ﺗﺄﻣﯿﻦ اﻣﻨﯿﺖ ﺑﺮای ﮐﺸﻮری ﻣﺎﻧﻨﺪ آﻣﺮﯾﮑﺎ ﺑﻪ ﻣﻮﺿﻮﻋﯽ ﻣﻬﻢ ﺗﺒﺪﯾﻞ ﺷﺪه و ﺧﻮد را ﺑﺮای ﺳﺎﻣﺎن دﻫﯽ ﮐﺎﻧﻮﻧﻬﺎی ﻧﺎاﻣﻦ و ﺧﻄﺮآﻓﺮﯾﻦ ﺑﺮای اﻣﻨﯿﺘﺶ ﻫﺮﭼﻨﺪ ﺑﺎ اﻗﺪام ﻫﺎی ﭘﯿﺸﺪﺳﺘﺎﻧﻪ و ﺑﺎ ﺗﻮﺟﯿﻪ اﻣﻨﯿﺖ ﺑﯿﻦ اﻟﻤﻠﻠﯽ ذی ﺻﻼح ﻣﯽ داﻧﺪ. اﯾﻦ در ﺣﺎﻟﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ ﮐﺎﻧﻮن ﻫﺎی ﻧﺎاﻣﻨﯽ ﻋﻤﻮﻣﺎ در ﮐﺸﻮرﻫﺎی ﺟﻬﺎن ﺳﻮم
ﻗﺮار دارد ﮐﻪ ﻣﺤﺼﻮل ﻣﻼﺣﻈﺎت اﻣﻨﯿﺘﯽ در اﯾﻦ ﮐﺸﻮرﻫﺎ اﺳﺖ. ﺑﺮ ﻫﻤﯿﻦ اﺳﺎس در اﯾﻦ ﻣﻘﺎﻟﻪ ﻧﻮﯾﺴﻨﺪه اﺑﺘﺪا ﺑﻪ اﻟﮕﻮی ﻧﻈﺮﯾﻪ اﻣﻨﯿﺘﯽ آﻣﺮﯾﮑﺎ ﭘﺲ از ﺣﻮادث ﯾﺎزدﻫﻢ ﺳﭙﺘﺎﻣﺒﺮ ﭘﺮداﺧﺘﻪ و ﭙﺲ ﺑﻪ دﻟﯿﻞ ارﺗﺒﺎط اﯾﻦ ﻣﺴﺄﻟﻪ ﺑﺎ
ﮐﺸﻮرﻫﺎی ﺟﻬﺎن ﺳﻮم، ﻣﻼﺣﻈﺎت اﻣﻨﯿﺘﯽ را ﮐﻪ در اﯾﻦ ﻣﻨﺎﻃﻖ ﻣﻨﺠﺮ ﺑﻪ ﺷﮑﻞ ﮔﯿﺮی ﮐﺎﻧﻮن ﻫﺎی ﺑﺤﺮان ﺷﺪه اﺳﺖ، را ﻣﻮرد ﺑﺮرﺳﯽ ﻗﺮار داده اﺳﺖ.
خلاصه ماشینی:
(کميسيون تدوين راهبرد امنيت ملي آمريکا، ١٣٨٢: ٢٦٣-٢٦٢) سطح امنيت : کشورها در بهره وري از فرصت ها و مديريت نابسامانيهـا بـا هـم متفـاوت هسـتند، برخي از کشورها به واسطه عدم توانايي در مديريت بحران ها ممکن اسـت بـا تجزيـه و يـا سـقوط مواجه شوند که نتيجه آن پيدايش ملي گراييهاي سرکوب شده ، خشونت قومي يا مـذهبي، فجـايع انساني، تنش هاي منطقه اي و گسترش جنگ افزارهاي خطرناک خواهد بود (همان :٢٦٣) وتجزيه يـا ناکامي برخي کشورها، آثاري ناپايدار بر کشورهاي همسايه خواهد گذاشـت و ايـن همـان چيـزي است که در پس جنگ سرد اتفاق افتاد و سرايت بي ثباتي به ساير مناطق نيز فـراهم شـد در حـالي که امنيت ملي تمام کشورهاي توسعه يافته به گونـه اي فزاينـده تحـت تـأثير آسـيب پـذيري زيـر ساخت هاي اقتصاد جهاني آينده قرار خواهد گرفت (همان :٢٦١) و به اين ترتيب مداخلـه سياسـي، ديپلماتيک قدرت هايي که داراي توانمندي لازم براي مداخله ميباشند در مـديريت منـاطق منازعـه خيز بيش از پيش است که به کمک تمام ابزارهاي موجود صورت ميگيرد (داويد، ١٣٨٣ :٦٧).
امنيت در جهان سوم : اکثر درگيريهايي کـه از سـال ١٩٤٥ بـه ايـن طـرف در جهـان رخ داده در کشورهاي جهان سوميبوده است در حاليکه مطالعات امنيتـي بيشـتر متوجـه وضـعيت کشـورهاي پيشرفته ميباشد و اين به آن معناست که مطالعه هاي امنيتي متناسب با شرائط امنيتي رشد نيافته انـد (ديويد، ١٣٨١ :٢٤٩).