چکیده:
قصاید خاقانی یکی از دشواریابترین قصاید موجود در زبان و ادب فارسی است که پژوهشهای بسیاری درباره شرح ابیات و لغات و ... آن انجام شده است؛ اما همچنان در دیوان اشعارش، بهنسبت با دیگر دیوانهای شاعران فارسیگوی، نکات مبهمی وجود دارد که خواننده در فهم آن با مشکل روبهرو میشود؛ ازجمله این ابیات دشوار میتوان به بیت زیر از قصیده ترسائیه اشاره کرد: «به تثلیث بروج و ماه و انجم به تربیع و به تسدیس ثلاثا» برپایة نظریه منجمان و شارحان، تثلیث و تربیع بهترتیب سعد و نحس فلک است؛ چگونه ممکن است شاعر برای شفاعت و رهایی از زندان، ممدوح خود را به نحوست فلک قسم داده باشد. شروح بسیاری بر این بیت نوشته شده است؛ اما همچنان مفهوم آن در هالهای از ابهام قرار دارد. این نوشته درپی یافتن پاسخ به این پرسش است که مقصود خاقانی از ذکر تربیع و تثلیث چیست. براساس یافتههای پژوهش، دو واژه تثلیث و تربیع در معنی رایج آن یعنی اصطلاح نجومی به کار رفته و به دیدگاه کلامی خاقانی اصلا توجهی نشده است. در این مقاله سعی شده است با بهرهگیری از منابع کلامی مسیحی و برپایة نظریههای یونگ، تاویل جدیدی از واژه تربیع ارائه شود که به نظر شاعر نزدیکتر باشد. نویسنده در این تحقیق نشان میدهد مریم در نزد گروهی از مسیحیت از جایگاه ویژهای برخوردار است و در جایگاه عامل چهارم (تربیع) پرستش میشود؛ ازاینرو شاعر این نکته را دریافته است و ممدوح را به حضرت مریم قسم میدهد تا در نزد شاه شروان از او شفاعت کند. در این مقاله به روش تحلیلی ـ توصیفی تلاش میشود تا با نگاهی تازه، بیت نامبرده بررسی شود.
Khaghani Odes are the most difficult ones in the Persian language and literature, although significant research has been done on the explanation of couplets, vocabulary, etc., the reader of Khaghani poems sometimes faces difficulty in understanding some ambiguous points in comparison with other poems of Persian poetry. Among the difficult couplets, we can refer to the verse in Tarsa'ieh Ode ‘to the Trinity of the asterism and the Moon, stars and to the Anthology of the Church and to the sextet of the Third’. According to astronomers and commentators, the Trinity is lucky and Quaternity is mischievous; how can the poet swear his promised person to the mischievous heaven for the intercession and releasing from prison? Considering the fact that many interpretations have already been written about this couplet, its meaning is still ambiguous. This research seeks to answer the question that: what was Khaghani's purpose of mentioning the Quaternityand the Trinity? According to the research findings, the two terms ‘Quaternity and Trinity’ were used in their common meanings, namely the astronomical terms, and Khaghani's theological point of view has not been paid attention at all. In the present study, a new interpretation of the term ‘Quaternity’, which is closer to the poet’s opinion is presented by using Christian theological sources and Jung's theory. The findings of the research indicate that Mary has a special position in a group of Christianity and is being worshiped as the fourth element (Quaternity); hence the poet understands this point and swears to Mary to intercede him in the presence of Shah Sharwan. This study attempts to investigate the above-mentioned couplet through a descriptive-analytical method.
خلاصه ماشینی:
با توجه به ابیات قسمیّه که قبل این بیت آمده است، خاقانی برای رهایی از حبس و مثمربودن تلاشش، شاهزادۀ مسیحی را به همۀ آرمانی که در نزد ترسائیان مقدس است، ازجمله تثلیث سوگند میدهد تا در نزد شاه شروان شفاعت او کند؛ ازاینرو تثلیث در معنی کلامی آن (اقنوم سه گانه) بر تسدیس (که در معنی نجومی استعمال میشود) رجحان دارد؛ درنتیجه کاربرد «تسدیس» سست و نارسا به نظر میآید؛ اما در باب واژۀ ثلاثه باید اشاره داشت که بعضی از شارحان ازجمله مینورسکی 13 کاربرد واژۀ ثلاثا را که بهجای ثلاثه آمده است، ضرورت شعری دانسته (زرینکوب، 1379: 85) و دربارۀ آن دو احتمال دادهاند: «اول اینکه ثلاثه اشاره به سه اصطلاح تثلیث، تربیع و تسدیس (تثلیث) دارد» (برزگرخالقی و محمدی، 1379: 55)؛ دیگر شاید مراد خاقانی «به زادروز تولد عیسی که در آثارالباقیه بیرونی روز دوشنبه (25 آذر سال 303 اسکندری) وقوع یافته است، به سهشنبه تعبیر کرده باشد» (زرینکوب، 1379: 85)؛ اما مراد از «ثلاثا» همان سه اصطلاحی را شامل میشود که در بیت (به تثلیث بروج ...
صلیب یا صلیبت؟ در نسخۀ چاپ تهران از عبدالرسولی واژۀ «صلیب» آمده است: به تثلیثی کجا سعد فلک راست; ; به تربیع صلیب باد پروا (خاقانی، 1316: 25) «بعضی از شارحان ازجمله مینورسکی «در نقل و ترجمه به آن (تصحیح عبدالرسولی) اعتماد کردند» (زرینکوب، 1379: 62) و واژۀ «صلیب» را اساس شرح قرار دادند؛ اما در دیوان خاقانی به تصحیح سجادی و فروزانفر واژۀ «صلیبت» آمده که به پیروی از آن بیشتر شارحان «صلیبت» را اساس ترجمه قرار دادند.