چکیده:
کسائی از پیشوایان دانش نحو و دانش قرائت قرآن در کوفه و یکی از قراءبعهاست. وی زبان عربی و گویشهای آن را از إعراب و دانش نحو را ازاستادانی مانند خلیل بن احمد و عیسی بن عمر و دانش قرائت قرآن را از حمزةبنبیب زیات ـ از قراء سبعه ـ و ابن ابی لیلی فراگرفت. او ضمن این که استوانهمکتب نحو کوفی به شمار آمده، از جمله متأخرین قراء سبعهاست که اسلوبقرائتش بیشتر شبیه استادش حمزه است. بارزترین ویژگی کسائی اختیارات او درقرائت پارهای از واژگان قرآنیاست که همین باعث تمایز او از سایر قاریانهفتگانهاست. کاوش پیرامون واژگان مورد اختلاف بین قراء سبعه و مقایسه آنهابا یکدیگر در سراسر قرآن بازگوکننده 37 مورد قرائت ویژه از کسائیاست. دراین مقاله سعی گردیدهاست، برخی از این قرائتها ذکر و دلائل آنها بازگو شود
خلاصه ماشینی:
1. کسره همزه «انّ»: کسائی بر خلاف قاریان دیگر واژه «انّ» در آیه شریفه یَسْتَبْشِرُونَبِنِعْمَةٍ مِنَ اللّهِ وَفَضْلٍ وَأَنَّ اللّهَ لاَ یُضِیعُ أَجْرَ الْمُؤْمِنِینَ(آل عمران/171) را با همزه مکسور «اِنَّ»خواندهاست؛ زیرا به اعتقاد او حرف واو قبل از آن، ابتدائیه و جمله پس از آناستینافیهاست.
2. فتح همزه «اَنَّ»: کسائی به تنهایی واژه «ان» را در آیه شریفه ذُقْ إِنَّکَ أَنتَ الْعَزِیزُالْکَرِیمُ(دخان/49) با همزه مفتوح «انک» خواندهاست.
روایتی نیز از امام علی(ع) و ابن مسعود در باره قرائت این آیه مطابق باقرائت کسائی نقل گردیدهاست که به قرینه فعل «تکاد» که از افعال مقاربهاست، «ان» رامخفف از مثقله دانستهاند(مکی، پیشین، ج2، ص7).
5. اِسناد فعل به متکلم جمع: کسائی برخلاف سایر قاریان در آیه شریفه فَإِذَا جَاءَ وَعْدُالْآخِرَةِ لِیَسوءُوا وُجُوهَکُمْ وَلِیَدْخُلُوا الْمَسْجِدَ کَمَا دَخَلُوهُ أَوَّلَ مَرَّةٍ (اسراء، آیه 7)، واژه «لیسوءوا»ا با نون و فتح همزه «لنسوء» خواندهاست؛ بر اساس این قرائت در گزارش الهی از اینواقعه اسناد فاعل به متکلم جمع داده شدهاست تا به تعظیم و بزرگداشت فاعل آن که همان خداوند متعالاست، اشاره نماید.
البته قرائت این کلمه با حرف تاء «فستعلمون»شایعتر و اسناد فعل به فاعل مخاطب در سیاق این نوع از تهدید به دلیل تأثیر گذاریبیشتر بر مخاطب شیواتراست؛ زیرا تهدید و ترسانیدن بدون واسطه انجام میگیرد؛ ولیبه اعتقاد کسائی سیاق غیبت مرجح دانسته شدهاست(مکی، پیشین، ج2، ص392).
بنا بر این به اعتقاد وی واژه «الا» حرفتنبیهاست و حرف «یا» برای نداییاست که منادای آن حذف گردیده و تقدیر آن الا یا قوماسجدوا میباشد؛ زیرا فعل هیچگاه منادی واقع نمیشود.