چکیده:
مرلو پونتی فیلسوف پدیدارشناس فرانسوی به دنبال نظریات پدیدارشناسان پیش از خود در باب ادراک آدمی، زیست کردن و بودن در جهان را مهمترین راه ادراک انسان دانست. مرلو پونتی با استفاده از اصطلاح «بدن- زیسته» از درهمتنیدگی بدن انسان و جهان پیرامون سخن گفت. یکی از نظریههای فلسفی که میتواند رگههایی از نظریات مرلو پونتی را در آن جستوجو کرد، فلسفه «ترا بشری» است. مقاله حاضر به بیان این موضوع میپردازد که فلسفه ترابشری از طریق شناخت انسان و ترکیب آن با تکنولوژی، تصویری از آینده انسان مطرح میکند که در علم، جامعهشناسی، روانشناسی، هنر و فلسفه تاثیرگذار است. در این مقاله با استفاده از روش توصیفی – تحلیلی به بررسی نظریههای مرلو پونتی در باب التفات بدنی و بدنمند بودن معرفت انسان پرداخته میشود، و به این پرسشها پاسخ داده میشود که بدن انسان، در فلسفه ترابشری چه جایگاهی دارد و آینده بشری با وجود ترکیب انسان و ربات چگونه خواهد بود. در پایان، نتیجه مشخص میکند که وقتی هوش مصنوعی تجسدیافته (انسان-ربات) بتواند از طریق بدن به معرفتی - مشابه آنچه مرلو پونتی گفته است - دست یابد، تصویر جدیدی از انسان و آیندهاش ارائه خواهد کرد.
خلاصه ماشینی:
به باور برخی فیلسوفان، در اوایل قرن بیستم زیستن و علوم زیستی فلسفه را تحتالشعاع خود قرار داد و بسیاری از مسائل فلسفی از طریق علوم زیستی توسط دانشمندان توجیه میشده است؛ اما در دهه 90 میلادی با نظریۀ بسیار جدید «ترابشریت» (Transhumanism) علم و تکنولوژی با فلسفه درهمتنیده شده و فلسفۀ ترابشریت توسط، نیک باستروم (Nick Bostrom)، ناتاشا ویتا- مور (Natasha Vita- More) و همسرش مکس مور (Max More) مطرح شد.
منظور این است که طبق نظریۀ مرلو پونتی با توجه به تسلط ادراکی بدن انسان بر قدرت معرفت شناختی و سطح آگاهیاش، با اضافه کردن تکنولوژی در ساختار بدنی انسان میتوان به شکل جدیدی به انسان تکامل یافته دست یافت که بتواند حداقل چهارصد سال عمر کند.
همانطورکه بسیاری از فلسفهها و نظریههای تازه مطرح شده در تاریخ یکی از راههای ارائۀ اندیشههای خود را «هنر» میدانستند، فلسفۀ ترابشری نیز با استفاده از زبان هنر توانسته است علاوه بر معرفی فلسفه خود، از نوع نگرش خود دربارۀ بدن انسان و آینده بشریت نیز سخن بگوید؛ برای مثال بسیاری از فیلمهای علمی-تخیلی سینمای جهان به موضوع تسلط هوش مصنوعی بر زندگی انسانها پرداخته و تنها راه نجات انسان را در ترکیب آن با رباتها میدانند.
1. التفات بدنی مرلو پونتی هوسرل در فلسفه پدیدارشناسی خود به این موضوع باور داشت که انسان میتواند از طریق شهود با جهان بیرونی که بهطورکامل اپوخه کرده است، ارتباط برقرار کرده و از آن آگاهی یابد.