چکیده:
پوشش و حجاب در قرن نخست هجری قمری، از ظهور اسلام تا پایان دوره عمر بن عبدالعزیز در سرزمین های اسلامی و نزد مسلمانان چه از نظر میزان و حدود پوشش و چه از نظر نوع پوشاک، بسته به شرایط با تغییر و تحولاتی همراه بوده است. این دگرگونی را می توان به سه برهه زمانی تقسیم و مورد بررسی قرار داد: نخست وضعیت پوشش در آستانه ظهور اسلام تا پایان دوره خلیفه دوم عمر بن خطاب، دوم از دوره خلیفه سوم، عثمان بن عفان تا روی کار آمدن اموی ها و سوم دوره خلافت اموی تا پایان سده اول. هر یک از این دوره ها دارای شرایط ویژه خاص سیاسی و فرهنگی خاص خود هستند که آنها را تا حدودی از دوره پیشین متفاوت می کند. بررسی جداگانه هر سه دوره به فهم هرچه بهتر ما از مساله میزان پوشش و نوع پوشاک در این دوره کمک خواهد کرد. در این پژوهش ابتدا به بررسی سیر تحول فرهنگ پوشش و حجاب در این سه دوران پرداخته و آن را در گذر حوادث مورد بررسی قرار می دهیم و سپس به معرفی و تبیین مواد خام و پارچه های مورد استفاده در پوشاک های این دوره، نوع البسه؛ دوخت، منسوجات و در نهایت لباس های مورد استفاده در هر یک از این دورانها می پردازیم.
خلاصه ماشینی:
(ابن سعد،1410 ق، 1: 347) مسألهای که در اینجا باید مورد توجه قرار گیرد آن است که هدف پیامبر در نهی کردن مسلمانان در استفاده از برخی از انواع پوشاک جدای از مسائل گوناگون در نگاهی بالاتر و کلیتر ایجاد اعتدال و برابری میان امت اسلامی بود.
(ابن بابویه،1382 ش، 2: 405) موضوع دیگر در خصوص پوشش در دوران پیامبر آن است که به نظر میرسد قبل از ایشان بین پوشش زنان و مردان چندان تفاوتی نبوده است و لذا این امر به شدت مورد نکوهش پیامبر قرار میگرفت و آن حضرت دستور میدادند که مردان به مانند زنان لباس نپوشند و خود را به آنان شبیه نسازند (بلاذری، 1417ق، 2: 155) یکی از مهمترین و رایجترین جنس پوشش در عصر پیامبر صوف بوده است.
] به نظر میرسد این پوشش به آن اندازه بلند بوده که میگفتهاند دختر از دنیا رفته را با او کفن میکردند (ابن ابی شیبه،1409ق،2: 466) خمار از جمله پوششهای حضرت فاطمه سلام الله علیها بوده که در منابع مختلف بدان اشاره شده است.
(ابن سعد،1374ش،6: 24) در این دوران ابریشم و حریر کم کم جایگزین لباس ساده از جنس صوف در عصر رسول خدا میشد، هرچند که صوف باز همچنان مورد استفاده بود.
(ابن سعد،1410ق،3: 22) 2/3- جبة جبة پوششی بوده که بر روی لباس اصلی قرار میگرفته است (الجبوری، 1989م،101) تقریبا یکی از متداولترین پوشاکهای این عصر نزد مسلمانان بوده که از جنس و پارچههای مختلفی تهیه میشده است.
این نوع لباس در عصر اموی به عنوان پوشش مورد استفاده قرار میگرفته است و در کتب مختلف مثل مروج الذهب مسعودی گزارشهایی در باره آن وجود دارد.