چکیده:
هدف پژوهش حاضر کشف ظرفیتهای موجود در نسبت میان معنویت و عدالت اجتماعی بود. پژوهش با شیوه توصیفی- تحلیلی به دنبال این چالش بوده است که کدام قرائت از معنویتگرایی و بهدلیل دارابودن چه عناصر و ویژگیهایی میتواند به بسط عدالت اجتماعی مطلوب اسلامی یاری رساند. پیشفرض پژوهش نیز عبارت از این بود که میان عدالت و معنویت، رابطهی طرفینی حاکم است. نتایج نشان داد، تعاریف ارائه شده از عدالت، در دو سطح "تعاریف صوری" و "تعاریف محتوایی" قابل تفکیک هستند. تعاریف صوری به درونمایه و محتوای حقوقی و معیارهای برابری و نابرابری افراد و مصادیق و شاخصهای تبعیض و جانبداری ورود نمیکنند و معمولاً بهآسانی مورد پذیرش افراد و صاحبنظران قرار میگیرند. در حالی که آنچه محل اختلاف و تنازع فکری میان عدالتپژوهان است، به سطح جوهری و محتوایی عدالت مربوط میشود. همچنین منظومه معنویتگرایی علوی بهدلیل برخورداری از سه عنصر: "تاکید بر حرمت و حقوق انسانی"، "آخرتگرایی غیر انزواگرایانه" و "توحید جامعهگرا"، تسهیلگر عدالتپذیری و عدالتخواهی شده و زمینهی تحقق عدالت اجتماعی را فراهم میسازد.
The purpose of the present study was to explore the potentials of the relationship between spirituality and social justice. The research with descriptive-analytical method sought to address the question of which reading of spirituality and due to having what elements and characteristics can contribute to the development of desirable Islamic social justice. The default assumption was that there is a mutual relationship between justice and spirituality. The results showed that the presented definitions of justice can be divided into two levels: "nominal definitions" and "content definitions". Nominal definitions do not enter into the thematic and legal content, criteria for equality and inequality of individuals, instances, and indicators of discrimination and bias, and are usually readily accepted by individuals and experts. While what is the Intellectual Disagreement of the study of justice among scholars is the content and substance of justice. Also, the Alawi spirituality system because of enjoyment of three elements: "emphasis on dignity and human rights", "non-isolationist hereafter" and "socialist monotheism" facilitates Fairness and justice seeking, and plays an important role in the establishment and expansion of social justice
خلاصه ماشینی:
امام علي ، رفتارشناسي حاکم ، عدالت اجتماعي ، معنويت گرايي علوي * اين مقاله مربوط اســت به همايش بين المللي «امام علي الگوي عدالت و معنويت براي جهان امروز» که در ٨ پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامي در اسفند ١٣٩٧ برگزار شده است .
در اين صــورت پرســش مهم اين خواهد بود که معنويت و اخلاق چه ســهم و نقشــي در مباحث مربوط به چيســتي عدالت ، چرايي و ضــرورت آن ، و چگونگي استقرار عدالت خواهد داشت ؟ در بدو امر ممکن اســت اين تصــور به وجود آيد که بحث از چيســتي عدالت و ارائه ي تعريف و تلقي مفهومي از آن ، بـا هرگونـه تصـــوير و تلقي از معنويـت بيارتباط اســـت ؛ به عبارت ديگر، فيمابين عدالت و معنويت رابطه ي تباين حاکم است ؛ زيرا عدالت اجتماعي با مقوله ي توزيع عادلانه ي مواهب و امکانات و خيرات اجتماعي ســـروکار دارد و به دنبال ترســيم مدل منصــفانه و عادلانه ي حقوق و الزامات و وظايف ميباشــد.
در بخش دوم پژوهش ، خطوط اصـــلي معنويت گرايي علوي مورد کاوش قرار گرفت و مشخص گرديد که اين منظومه به دليل برخورداري از سه عنصر: "تاکيد بر حرمت و حقوق انساني"، "آخرت گرايي غير انزواگرايانه " و "توحيد جامعه گرا"، زمينه ي رشد عدالت خواهي را فراهم ميســازد و چنين ســاختاري به نوبه ي خود به بســط معنويت در جامعه منتهي ميشود و در استقرار و بسط عدالت اجتماعي نقش مهمي ايفا ميکند.