چکیده:
تحلیل امور اعتباری از مباحث مهم معرفتشناسی است. اعتبارات ماهیت، در علوم مختلف مورد توجه بوده است. برخی تعدد و تباین این اقسام را حقیقی و عدهای آن را اعتبار ذهنی قلمداد کردهاند.
در این مقاله با روشی تحلیلی ـ انتقادی نشان دادهایم که با تفکیک میان مقام اعتبار ذهنی و حیث حاکویت از واقع میتوان دیدگاه نافیان تعدد را ناظر به تعدد حقیقی و مصداقی، و نظر قائلان به تعدد را ناظر به تعدد اعتبارات ذهنی تفسیر نمود و ادعا کرد که لابشرط مقسمی با ماهیت مهمله و لابشرط قسمی تفاوت حقیقی و واقعی نداشته، لحاظهای ذهنی است که با اغراض علمی و تعلیمی پدید آمده و بر اقسام ماهیت، چنان که برخی گمان کردهاند، نمیافزاید.
خلاصه ماشینی:
به فرض اینکه ماهیت مهمله که در آن فقط ذاتیات مورد لحاظ قرار گرفته است با خارج مقایسه شود، حقیقتش چه تغییری پیدا خواهد کرد؟ آیا از لابشرط بودن خارج شده و مثلا به شرط شیء یا بشرط لا بدل میگردد یا هنوز هم بر لابشرط بودن خود باقی است و سنخی متباین با مقسمی نخواهد داشت؟ پس این اعتبار و لحاظ اگرچه میتواند یک تفاوت مفهومی میان این دو ایجاد کند، اما ماهیتی مباین از آن حاصل نمیشود که فرد و محکی جداگانه داشته باشد.
چگونه ماهیت مقسمی که مقیس نسبت به اعتبارات ذهنی است، با همین وجود خود در میان اقسامی که مقیس به شرط خارجی هستند، وجود دارد؟ آیا صرف اشتراک در مقیسیت برای صحت این تقسیم کافی است و مقایسه که یک مفهوم اضافی است و در متعلق و مقیسالیه خود معنا پیدا میکند، به تنهایی و بدون لحاظ متعلق، وجود جداگانه و مشترک دارد؟ دلیل سوم دلیل سوم با استفاده از قواعد تقسیم تقریر شده است.
در اینجا فقط نسبت به نحوه لحاظ ماهیت مهمله و استقلال ذهنی آن، که چند بار مورد ادعا قرار گرفته است، توضیحی تکمیلی بیان میکنیم: این مطلب که ماهیت مهمله از آنجا که من حیث هی و بدون هر گونه مقایسه و لحاظ با خارج تصور شده و نوعی انقطاع از همه چیز دارد، پس یک نوع استقلالی هم در ذهن خواهد داشت و ماهیت مقسمی چون چنین انقطاعی ندارد و با مقایسه با خارج است، پس وجود مستقل هم ندارد، حاصل برداشت عجولانه و سطحی است که از کلام حکما حاصل شده است.