چکیده:
یکی از افسانههای آشنا دربارهی فردوسی داستان شیخی است که بر پیکر او نماز نخواند و شبهنگام حکیم را در خواب دید که به سببِ یک بیت توحیدی آمرزیده و بهشتی شده است. در غالبِ منابعِ نقلِ این داستان، بیتِ موجبِ بخشودگی این است: جهان را بلندی و پستی توی/ ندانم چهای هرچه هستی توی فعلاً کهنترین مآخذِ مکتوبِ این افسانه که بیت را هم آورده دو کتاب تاریخ گزیده و ظفرنامهی حمدالله مستوفی است امّا این بیت خارج از قالبِ آن داستان در متونی مقدّم بر آثار مستوفی هم ذکر شده است که در برخی به نام فردوسی است و در بعضی دیگر به گویندهی آن اشاره نشده. مرصادالعباد (تألیفِ 618 ه.ق) نخستین منبعی است که بیت را بیذکرِ نام ناظم آورده و عراضهالعروضیینِ قَرشی (تألیفِ نیمهی دومِ سدهی هفتم) نیز قدیمترین سندی است که بیت را از شاهنامه دانسته. بیت مذکور فقط در سه نسخهی شاهنامه از سدههای هشتم و نهم در داستان نبرد رستم و خاقان چین دیده میشود و در اغلب دستنویسهای معتبر نیست. به همین دلیل و به رغمِ آنچه از سدهی هفتم تا دورهی معاصر گفته شده بیتِ (جهان را بلندی و پستی توی...) از فردوسی و شاهنامه نیست و آن را باید از مشهورترین و پرتکرارترین بیتهای الحاقیِ منسوب به حکیم طوس بدانیم که افسانهی فردوسی و شیخ ابوالقاسم سببِ اصلیِ اشتهارش به نام فردوسی بوده و در متونِ منثورِ متعدّد بدان استشهاد شده است. یادآور میشود که هم ضبطهای متفاوتی از این بیت در منابع دیده میشود و هم به لحاظ معنایی چند دریافت و گزارش مختلف از آن به دست داده شده است.
One of the most famous legends of Ferdowsi's adventures is that Sheikh who had not prayed on his body night time sees him in a dream which has been forgiven and Elysian for a monotheistic bit. In most of the quotation sources of this story, bit makes forgiveness this is: <br /> Jahan rabolandi vo pastitovi nadanam che’ei har che hasti tovi<br /> For now, the oldest written source of this myth that brought bit also is two books “Tarikhe Gozideh” and “Hamadollahe Mostofi’s Zafar name”, but this bit is also mentioned in out of the format of that story in texts prior to Mostofi’s works which is called Ferdowsi in someand in others is not mentioned to its speaker. Mersad al Ebad(compilation 618 AH)is the first source to brought the bit without mentioning the name of its versifier and Qarshi’s Orazat al Aroozeyn(compilation of the second half of the seventh volume)is also the oldest document the bit has made from Shahnameh. The mentioned bit only appear in three versions of Shahnameh from the eighth and ninth centuries in the story of the battle of Rustam and Khaqan of China and in most of the manuscripts it is not valid. For this reason and in spite of what from the seventh to the contemporary era known as bit “Jahan ra bolandi vo pasti tovi…” is not from Ferdowsi and Shahname hand it should be known from the most famous and most frequent extension bits attributed to Tus’s Hakim
خلاصه ماشینی:
در غالب منابع نقل این داستان ، بیت موجب بخشودگی این است : جهان را بلندی و پستی توی/ ندانم چه ای هرچه هستی توی فعلا کهن ترین مآخذ مکتوب این افسانه که بیت را هم آورده دو کتاب تاریخ گزیده و ظفرنامه ی حمدالله مستوفی است اما این بیت خارج از قالب آن داستان در متونی مقدم بر آثار مستوفی هم ذکر شده است که در برخی به نام فردوسی است و در بعضی دیگر به گوینده ی آن اشاره نشده .
شمس ،١٣٧٣: ١٧٥؛ عطار،١٣٨٦: ٤٨٦ تعلیقات ؛ محمد بن منور،١٣٨٦، ج ٢: ٦٧٧ تعلیقات )٢ او برخلاف عطار بیت توحیدی فردوسی را هم آورده است : جهان را بلندی و پستی تویی ندانم چه ای هرچه هستی تویی 3 (مستوفی،١٣٦٤: ٦٦١) در یکی از نسخه های تاریخ گزیده (دست نویس کتابخانه ی ملی) که متن حکایت منظوم اسرارنامه را هم دارد درباره ی بیت توحیدی فردوسی پس از بیت مذکور این جمله افزوده شده است «و به قول اصح این بیت است : به نام خداوند جان و خرد/ کزین برتر اندیشه برنگذرد.
غیر از نوشته ی یکی از نسخ تاریخ گزیده که اشاره شد، در مقدمه ی منثور برخی چاپ های سنگی شاهنامه پس از نقل داستان فردوسی و شیخ ابوالقاسم این دو بیت از زبان خود حکیم آمده و یک دو بیت توحیدی او دانسته شده است : ستایش کنم ایــزد پـــاک را که گویا و بینا کند خاک را به موری دهد مالش نره شیر کند پشه بر پیل جنگی دلیر (برای نمونه ، رک.