چکیده:
فردید فلسفه تاریخِ مدنظرِ خود را علمالاسماء تاریخی نام مینهد. در تفکر فردید اندیشة تاریخی که حاصل تجلّی و غیاب اسماءالله در عرفان ابنعربی ــ آنگونه که در کتاب فصوصالحکم و در آثار شارحان او آمده است ــ به همراه حوالت تاریخی در فلسفة هیدگر، فیلسوف شهیر قرن بیستم آلمان است درهمآمیخته میشود و با نوآوریهایی بهصورت علمالاسماء تاریخی درمیآید. بسیاری از اندیشمندان، جمعِ اندیشة تاریخی ابنعربی و هیدگر را که متعلق به دو سنت تاریخی متفاوت هستند کاری مهمل و بیمعنی، و حاصل آن را ملغمهای بیمبنا و بنیاد دانستهاند. نگارندگان هرچند به فلسفه تاریخِ مدنظر فردید انتقاداتی را وارد دانسته، ولی معتقدند کار فردید بازاندیشی دو سنت متفاوت در شرق و غرب جهان و جمعآوری آن در دستگاه فکریِ مخصوص به خود است. پرسش اصلی تحقیق، این است که تفکر علمالاسماء تاریخی فردید دارای چه بصیرتهایی برای محققان رشته تاریخ دارد؟ مدعای این پژوهش آن است که هرچند میتوان ایرادهایی به اندیشة تاریخی فردید وارد کرد، ولی برای کسانی که تاریخ را بهصورت حرفهای مطالعه میکنند، بصیرتهای بنیادین و اساسی دارد که تاکنون در میان دانشگاهیان رشته تاریخ مغفول مانده و این مقاله سعی بر تبیین و وصفِ این نحوۀ تفکر دارد.
Fardid describes his contemporary philosophy as the knowledge of historical almos. In Fardid's thought, historical thought, the result of the manifestation and absence of the name of Allah in the mysticism of Ibn Arabi, as it appears in the book of Fusus alHikam and in the works of his commentators. Along with historic issues in the philosophy of Heidegger, the great philosopher of the twentieth century, Germany, and brought it together with its own kind of art as a historical knowledge. Many scholars consider the gathering of historical thought of Ibn Arabi and Heidegger, who belong to two different historical, as a worthless action. Although the writer has criticized Frdid's philosophy of history, he believes that Fardid's work is a rethinking of two different traditions in the East and West of the world and its collection in its own intellectual system. The main question of this research is that what fardid philosophical thinking of astrology has had for scholars in history? The claim of this research is that though there may be some flaws in fardid's historical thought, but for those who study history professionally, there are fundamental insights that have so far been missed by academics in the history field and this article tries to explain and describe this way of thinking.
خلاصه ماشینی:
سؤال و هدف اصلی این تحقیق ، احصاء و صورت بندی بصیرت و آورده ای است کـه نـوع نگاه و اندیشه فردید به دانشجویان و مطالعه کنندگان حرفه ای تـاریخ مـی دهـد و در کنـار ایـن نکته به تبیین و سؤالات فرعی دیگری هم جواب می دهد ازجمله ١- تعریف فردیـد از تـاریخ چیست ؟ ٢- ادوار تاریخی مدنظر فردید چیست و اساسا طبق نظر او ادوار و اکوار تاریخی بـه چه معنی است و چگونه یک دوره تاریخی به اتمام رسیده و یک دوره تاریخی آغاز می شـود؟ ٢- تبیین او از فلسفه تاریخ به چه صورتی است ؟ ٣- چگونه فردید، علم الاسماء تاریخی عرفان نظری اسلامی را با نوع نگـاه هیـدگر بـه تـاریخ کـه حوالـت و داده وجـود اسـت را جمـع و صورت بندی می کند؟ ٤- حکمت انسی و علم الاسماء تاریخی مطرح شده توسط فردید بـه چـه معنی است و با این نوع نگاه چگونه می توان به تاریخ نظر کرد و آن را تفـسیر نمـود؟ فرضـیۀ گروهی از مردم فارغ از نژاد و قوم آن ها مطمح نظر است .
تغییر ادوار تاریخی ازنظر هیـدگر بـه این صورت است که حوالت های خود وجود در هر دوره ، آدمیان را به تفکر وامی دارد و نتـایج این تفکرات منجر به وجودشناسی خاصی می شود که عالم تازه ای را می گشاید.