چکیده:
نظریهپردازان مطالعات فیلم در مورد فیلم «مستند» تعاریف و دیدگاههای مختلفی داشتهاند. عوامل گوناگون فرهنگی و اجتماعی در دورههای مختلف تاریخی باعث بهوجود آمدن پیشفرضهای متفاوتی دربارۀ فیلم مستند شده و انتظارات مختلفی از این فرم سینمایی و تلویزیونی پدید آورده و روند تحولات آن را تحت تأثیر قرار داده است. ازجمله این تحولات، دگرگونی شیوۀ بازنمایی واقعیت در فیلم مستند است. در نتیجۀ این تحولات، گونههای جدیدی به وجود آمده که تناقضات موجود در ماهیت فیلم مستند را برملا کرده و ادعاهای مستندنمایی را به چالش میکشند. ماکیومنتری یکی از همین گونههاست که در سالهای اخیر نمونههای آن در بخشهای سینمایی و تلویزیونی جهان و ایران افزایش یافته اما دربارۀ آن پژوهشهای چندانی انجام نشده است. این مقاله با استفاده از یافتههای یک پژوهش با روش توصیفی ـ تحلیلی به این پرسش میپردازد که پیدایش سبک ماکیومنتری مبتنی بر چه ابعاد نظری و تاریخی بوده و این سبک چه تغییرات فرمی در بازنمایی واقعیت در فیلم مستند به وجود آورده است. مقاله استدلال میکند که ماکیومنتری با بهرهمندی از تکنیکهای رایج در هر دو قالب مستند و داستانی، مرزهای این دو را به چالش کشیده و جایی میان آن دو قرار میگیرد. علاوهبر این، ماکیومنتری با استفاده از تمهیداتی مانند انعکاسی بودن و پارودی، ادعای بازنمایی واقعیت در مستند را واژگون کرده و از این طریق واقعیتهای پنهان دیگری را در قالبی دیگر آَشکار میکند. بدینترتیب این مقاله جایگاه ماکیومنتری در تاریخ تحولات فیلم مستند را تبیین کرده و نشان میدهد که این سبک سینمایی چه دگرگونیهای فرمی در بازنمایی واقعیت ایجاد کرده است.
Film studies theoreticians have always had different views and definitions of “documentary” form. Different cultural and social factors have contributed to the construction of different expectations regarding the documentary form and have had various effects on its development in different periods. These expectations have had different effects on the modes of representing reality in the documentary form and have problematized its representations. Mockumentary is one of these problematizing forms which has had a rise in popularity in cinema and television but has been studied less than the other forms. This study uses the findings of a research with descriptive-analytic method to answer the main question about the alterations that the mockumentary makes to documentary. Initially, we look at the definitions and presumptions about documentary in order to clarify the different interpretations of this concept, and then we examine the different elements of the mockumentary form. It looks like mockumentary uses tools like reflexivity and parody to subvert documentary representations of reality and to present reality in a different mold. The purpose of this study is to analyze the position of the documentary form and the contexts of the emergence of many presumptions regarding this film form and the subversions being made in representation of reality from the perspective of the mockumentary form. The study demonstrates the means by which mockumentary transforms and subverts the documentary representation of reality and builds its own way of representation of reality without the common deceiving methods used by the documentary form.
خلاصه ماشینی:
پيش فرض هاي مربوط به سنديت پيرامون فرم مستند به دليل رابطۀ دوربين با گفتمان علمي و اين اعتقاد که تصوير توليد شده از فرايندهاي فتوشيميايي نشانه اي کاملا نمايه اي است که نشان غيرقابل محو واقعيت را در بر دارد (رنو، ١٩٩٣: ٤) پديدار شدند.
چنين پرسش هايي رابطۀ سينماي داستاني و مستند را مسئله دار ميکنند و از مسير همين دغدغه هاست که فرم ماکيومنتري ٣ به عنوان مسئله اي که خود ميتواند پاسخي براي پرسش هاي پيرامون اين حوزه باشد، پديدار ميگردد.
از طرف ديگر، نيکولز نيز به مشکلات مرتبط با تعريف مستند اشاره ميکند و ميگويد از دهۀ ١٩٨٠ به بعد، فيلم هاي بسياري در زيرمجموعۀ فرم مستند ساخته شده اند که قواعد پذيرفته شده براي اين فرم را به چالش کشيده اند؛ از نظر نيکولز فرم مستند بين ديدي خلاقانه و جهان تاريخي تعادل برقرار ميکند و در حاليکه نه داستان است و نه بازتوليد حقيقت ، به واقعيت تاريخي از منظري خاص توجه ميکند (نيکولز، ٢٠١٠: ٧-١).
همان طور که وارد اشاره ميکند، چنين ادعايي مستند را فرمي در نظر ميگيرد که واقعيات را بيطرفانه ارائه ميکند و کمدي را قادر به دستيابي به اين حقايق نميداند (وارد، ١٣٩١: ١٢٥)؛ اما همان طور که گفته شد، مستند نيز برساختۀ قراردادهاي اجتماعي و فرهنگي و به خصوص ذهن فيلم ساز است و بدين ترتيب ، اگر فرم مستند توان ارائۀ حقايقي را داشته باشد، اين حقايق از طريق کمدي نيز ميتوانند به تصوير کشيده شوند.
فرم مستند نيز از قراردادهايي مشابه فيلم هاي داستاني استفاده ميکند تا داستان هايي دربارة جهان واقعي بيان کند و در اين راه ، تکه هايي از زندگي واقعي را به عنوان مواد خام خود برميگزيند (روسکو و هايت ، ٢٠٠١: ٧).