چکیده:
مرقد حضرت احمد بن موسی الکاظم شاهچراغ(ع) همچون نگین قلب شهر شیراز میدرخشد. وجود با برکت این امام زادهی جلیل القدر کانون توجهات بسیاری از علما، رجال حکومتی، فضلا و شعرا بوده است. پس از پیدایش مرقد حضرت شاهچراغ(ع) برخی از شعرای مقیم شیراز به دلیل دلبستگی و علاقهی ریشه دار و تاریخی خود و اهالی این شهر به این امام زادهی واجب التکریم، به مدح و منقبت آن حضرت و گنبد و بارگاه متبرکه، ذکر ماده تاریخ ساخت، آیینه کاری و تزیین اماکن آن پرداختهاند. در واقع با این کار ضمن بیان ارادت قلبی به آن حضرت و خاندان اهل بیت(ع) مودت و محبت خود را به آنان اعلام و ابراز داشتهاند. این مقاله برآن است تا با بررسی دیوان اشعار تعدادی از شعرای سرآمد و نامی سدهی هشتم تا عهد قاجاری مقیم شیراز، ضمن معرفی آنان، اشعاری را که به تکریم، تمجید، توصیف و بیان شخصیت، ویژگی و فضیلتهای آن حضرت پرداختهاند را استخراج و به صورت توصیفی و تحلیلی بیان نماید و در نهایت به نتیجه گیری در این زمینه میپردازد.
خلاصه ماشینی:
(مفيد، ١٣٨٠، ج ٢: ٢٤٥) ميرزا ابوالقاسم راز با اشاره به اين موضوع ، حضرت شاه چراغ (ع ) را پادشاهي، ملک دربان و فرمانده کيهـان معرفي و در ادامه اشاره به آزاد کردن بندگان توسط آن حضرت مينمايد: شــيراز شــد ايــوان او، آمــد ملــک دربــان او جبرئيل مدحت خوان او، چون فرش از يزدان بود مير عرب ، پير عجم ، کهف منيع ، ملـک عجـم سلطان بـا طبـل و علـم ، فرمانـده کيهـان بـود آزاد کرد آن مير دين ، چل بنـده از کـد يمـين مدحش فزون آمد از اين ، عاجز از آن سحبان بود هم چنين در غزلي ديگر به اين موضوع اين گونه اشاره ميکند: هـزارش بنـده آزاد آمـد از مـال حــلال از آن که اندر راه حق مبذول بودي مال و هم جانش و وجود بارگاه منور او را در شيراز غنيمت ميداند و اين شهر را حصن حصيني معرفي مينمايد: از تربت آن پير دين ، شيراز شد حصن حصين در خاک او خاصان مکين ، چون بوذر و سلمان بـود سپس اشاره به خادمي (توليت ) خود بر آن آستان ميکند و ميگويد: راز آمده در خـدمتش ، از چـاکران حضـرتش پرورده اندر نعمتش روزي خوران خـوان بـود و در شعري ديگر با اين مطلع به مدح آن حضرت و بارگاه متبرکه ي او ميپردازد: شه کيهان ، امير احمد که شيراز است ايوانش ز اعزاز و ز رفعت حاملين عرش در بانش در جايي ديگر به صحن و سراي آستان کبريايي حضرت شاه چراغ (ع ) اشاره مينمايد و آن را رشک جنت ميشمارد؛ و از مفاخره ي ملک رضوان -خادم و نگهبان بهشت - بر پاسباني اين حريم کبريايي سـخن ميگويد: بود صحن و رواقش رشک قصر و ساحت جنـت به درباني آن روضه ، تفـاخر کـرده رضـوانش سپس به انوار قدسي وجود مبارک حضرت احمد بن موسي (ع ) را که برگرفته از پدر و اجدادش است ؛ اشـاره ميکند و آن آستان را به وادي طور براي اهل دل و حضرت شاه چراغ را به واسطه ي نام پـدر بزرگـوارش امام موسي کاظم (ع ) به حضرت موسي کليم الله (ع ) تشبيه ميکند: تراب کـوي او آمـد بـه معنـي طـور اهـل دل چو نور از جد و باب او گرفتـي پـور عمـرانش ٥-٤- شوريده شيرازي: نام او حاج محمد تقي، در سن هفت سالگي دو چشم او به مرض آبله نابينا شـده و او شـاعري مشـهور و معروف حکام است .