چکیده:
قندهارنامه ی میرزا عبدالقادر تونی حماسه ای تاریخی مربوط به دوره ی صفوی است که تک نسخه ی موجود آن ناقص و تا به حال تصحیح و بررسی نشده است. این پژوهش ضمن معرفی این نسخه و بررسی زندگی سراینده ی آن، به مقایسه ی حوادث آن با دیگر آثار تاریخی پرداخته است. بررسی متن تذکره ها نمایانگر آن است که مهم ترین و معتبرترین قول درباره ی سراینده ی قندهارنامه، تذکره نصرآبادی است که نام سراینده را میرزا عبدالقادر تونی می داند. بعضی از کلمات ابیاتی که در تذکره نصرآبادی و قصص الخاقانی از قندهارنامه آمده است با ابیاتی که در نسخه ی حاضر وجود دارد، متفاوت است. این اختلاف، نشان از نسخه ی دیگر قندهارنامه دارد که نصرآبادی و ولی قلی شاملو بدان دسترسی داشته اند، اما امروز آن نسخه در دست نیست. استفاده ی ولی قلی شاملو از اشعار این کتاب جهت شرح جنگ های زمان شاه صفی، شاه عباس دوم و جزئیات وقایعی که تنها در این کتاب بیان شده است، اهمیت و ارزش اطلاعات تاریخی قندهارنامه را نشان می دهد؛ چنانکه کلیات حوادث این کتاب با دیگر کتاب های تاریخی عصر صفوی، هم خوانی دارد و تنها در برخی از جزئیات، ناهمگونی هایی دیده می شود.
خلاصه ماشینی:
ترکمان ، ١٣١٧: ٦٣-٦٤) قصص الخاقانی (ولی قلی ، ١٣٧١: ٢٠٧- ٢١٣)، تاریخ ایران دوره صفویان (١٣٨٠: ٩٨)، تاریخ تحولات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی ایران در دوران صفویه (نوایی و غفاریفرد، ١٣٩٢: ٢٣٠)، اسناد و مکاتبات سیاسی ایران (نوایی و غفاریفرد،١٣٦٠: ٧)، نیز به جنگ ایران و رومیان در کنار رود دجله اشاره کرده اند؛ اما در این آثار جزئیات جنگ نظیر نام شخصیت ها و مدت زمان جنگ نیامده است .
تاریخ نظامی ایران این جنگ را به طور کلی حذف کرده است و آخرین جنگ میان ایران و روم را که پس از جنگ ایروان حادث شده است ، به تصویر می کشد (پارسادوست ، ١٣٦٤: ٤٦) از دیگرسو، منظومه از شخصیت هایی به نام «منوچهرخان و مهنای عرب » سخن می گوید که برای راهبری ایرانیان داوطلب می شوند و سپاه ایران را از دجله عبور می دهند؛ اما «منوچهر خان » در هیچ یک از کتاب های تاریخ در این جنگ حضور نداشته است و تنها مهنای عرب در کتاب از شیخ صفی تا شاه صفی، ذیل تاریخ عالم آرای عباسی ذکر شده است .
این کتاب از نامه ی شاه عباس دوم در بسطام به شاه هند سخن می گوید که در منظومه ی تونی نیست ، اما در قصص الخاقانی (ولی قلی ، ١٣٧١: ٢٥٤) تاریخ تحولات سیاسی اجتماعی اقتصادی و فرهنگی ایران در دوران صفویه (نوایی و غفاری فرد، ١٣٩٢: ٢٤٣-٢٤٤) وجود دارد.