چکیده:
موضوع این مقاله، شگردهای بدیع لفظی در داستاننامة بهمنیاری و ضربالمثلهای مازندرانی است. مَثلها به عنوان یکی از بخشهای ادبیّات عامیانه، گرچه در ظاهر از آرایههای زیباییشناسی بدورند، کمتر مَثلی را میتوان یافت که از شگردهای بلاغی بیبهره باشد. یکی از عوامل مهمّی که سبب زیبایی و اثرگذاری مثل میشود، آرایههای لفظی است. در این نوشتار، شگردهای بدیع لفظی در 6023 مثل داستاننامة بهمنیاری و2023 مثل مازندرانی از فرهنگ مثلهای مازندرانی مصطفی انصاریبا روش مقایسه و توصیف و تحلیل محتوا، با توجّه به منابع کتابخانهای بررسی وتحلیل گردید و این نتیجه حاصل شد که بهکارگیری شگردهای بدیع لفظی، بر بلاغت، تأثیرگذاری و زیبایی مَثلهای داستاننامه و مازندرانی افزوده و سبب شهرت و رواج آنها گردیده است. از مجموع آمار آرایههای بدیع لفظی، تکرار و تصدیر، بالاترین بسامد وطرد و عکس، پایینترین بسامد را در بلاغت مَثلها داشته است. تعداد آرایهها در مثلهای داستاننامه بیشتر از مثلهای مازندرانی است. در مثلهای مازندرانی، تنوّع آرایهها کمتر است و آرایههای سادهتر و محسوستر به کار رفتهاند؛ این امر، نشانة آن است که گویندگان مثل فارسی از دانش ادبی بیشتری نسبت به گویندگان مثل مازندرانی برخوردار بودهاند؛ البتّه منظوم بودن برخی از مثلهای داستاننامه در این امر بیتأثیر نبوده است.
خلاصه ماشینی:
در اين مقاله ، بديع لفظي به عنوان بخشي از علوم بلاغي، در دو کتاب داستان نامۀ بهمنياري (١٣٦١)، اثر مرحوم احمد بهمنيار و کتاب ضرب المثل هاي مازندراني (١٣٨٩)، اثر مصطفي انصاري، مورد بررسي و تحليل قرار گرفته است .
واژة «دارد» دو بار تکرار شده و باعـث افزايش موسيقي مثل و ايجاد گوش نوازي و تأثير بيشتر آن گرديده اسـت ؛ البتـه شـگرد تکـرار واج هـاي «د» و «ر»، ايجـاد واج آرايـي و جنـاس بـين واژه هـاي «گـرد» و «درد» موسيقي و تأثير کلام را دوچندان کرده است .
Kerki kea me keli marqene nakenne, sahraye kelaj ame kerk واژة «کرک» در اول و اواخر بيت تکرار شده و اين تکرار در کنار آرايه هاي ديگر، سبب ايجاد گوش نوازي و ماندگاري مثل گرديده است .
دو واژة «خـوار» در بسيارخوار و «خار» داراي جناس لفظ است و ايجاد موسيقي کرده است و علاوه بـر جناس لفظ ، آرايه هاي تکرار و واج آرايي، گوش نوازي سخن را دوچنـدان سـاخته ، بـر ميزان تأثيرگذاري مثل افزوده است .
آمـار، نشـان دهنـدة گرايش گويندگان مثل هاي داستان نامه و مازندراني به موسيقي کـلام بـا بهـره گيـري از ترفند جناس براي گوش نوازي و تأثيرگذاري بيشتر سخن و نيز طبع موزون آنان است .
مثـل ، داراي آرايـۀ موازنـه اسـت ؛ زيـرا تقابـل سجع هاي آن ، از نوع سجع متوازن و متوازي است و اين تقابل ، سبب افـزايش موسـيقي و زيبايي مثل شده است .
واج آرايي از نظر ميزان کاربرد در بين کل آرايه ها، چه در مثل هاي داستان نامه و چـه در مثـل هـاي مازندراني، رتبۀ دوم را کسب کرده است .