چکیده:
مسئله اصلی این نوشتار بیان بایستهها در چگونگی تولید یک نظریه در حوزه قلمرو دین میباشد. روش این مقاله نیز اسنادی ـ تحلیلی و براساس بررسی روشی نظریات مختلف در این حوزه میباشد. با بررسی صورت گرفته، مشخص میشود که در تولید و تبیین نظریات مختلف در حوزه قلمرو دین میبایست دو ساحت دینپژوهی مد نظر قرار گیرد؛ ابتدا میبایست براساس ارائه یک چارچوب استاندارد، بستر نظری اطلاق دین تبیین گردیده و در آن چارچوب دین مدنظر خویش را تبیین نماید. سپس میبایست موضع نظریهپرداز در آن دسته از مبانی نظری که در مسئله قلمرو دین دخیل هستند نیز روشن گردد و از این رهگذر، منشا تفاوت نظریات موجود در حوزه قلمرو دین تبیین صورت پذیرد. این امر علاوه بر فهم هندسه نظریات مطروحه، اتخاذ رای و داوری در این مسئله را نیز برای مخاطبین این نظریات، تسهیل میگرداند.
خلاصه ماشینی:
وجه تمایز و نوآوری این نوشتار این است که براساس ارائه یک چارچوب استاندارد، سعی شده است که بستر شکلگیری نظریه در حوزه دین تبیین گردیده و همچنین آن دسته از مبانی نظری که در تعیین موضع در مسئله قلمرو دین دخیل هستند نیز گزارش شود.
"/> (سروش، 1364: 15 ـ 41) میتوان این نگرش را نیز بهطور کلی مفسر تمام نظریات طرح شده در حوزه قلمرو دین دانست؛ بدین شکل که ساحتهای مختلف انسانی را معین کرده و درنتیجه نیازهای مبتنی بر آن ساحتها را برشمرد و بر این اساس حوزه نفوذ دین را معین کرد: ـ ساحت فردی/ اجتماعی؛ ـ ساحت نیاز مادی (دنیایی) / معنوی (آخرتی)؛ ـ ساحت عملی (نظری) / عملی که نیاز نظری انسان میتواند اعم از علوم تجربی، فلسفی، اجتماعی باشد و ساحت علمی نیز مباحثی همچون اخلاق، تربیت و غیره باشد.
اینکه پس از ساحت اول در این ساحت وارد شده که طبیعیترین فرایند است؛ و یا در بدو امر بدون اینکه ساحت اول را طی کند وارد مسئله میشود، که در این صورت نیز میبایست مبانی نظری خویش را ـ چه متخذ از دین مورد مطالعه باشد، چه از دین مقبول نظریهپرداز و یا از سایر مکاتب فکری دیگر منبعث شده باشد ـ در دین مد نظر خود که براساس ساحت اول مختصات پیدا میکند، اشراب نموده و سپس قلمرو دین را مشخص نماید تا از هرگونه جهتدهی سوء جلوگیری نماید.