چکیده:
بسیاری از متون عرفانی علاوه بر جنبههای عرفانی و صوفیانه از وجوهی از جمله علم کلام قابل بررسیاند؛ اماعرفای برجسته اسلامی گاهی دیدگاههای کلامی و حتی فلسفی خود را نیز با تاویلات و مشرب عرفانی در آثار خود بازگو کردهاند که دستیابی به آنها، ارزیابی دقیق آراء عرفانی را کاملتر خواهد کرد. از عرفای تاثیرگذاری که بسیاری از آراء کلامی و فلسفی را در آثار خویش بانگاهی عرفانی تعبیر کرده، عینالقضات همدانی (525-492) بوده است. نگارنده درمقاله حاضر، در صدد است با روش توصیفی- تحلیلی پس از مباحث مقدماتی، به بعضی از دیدگاههای کلامی عینالقضات در کتاب تمهیدات در ضمن مقایسه متکلمان اسلامی، جایگاه اندیشههای کلامی او را در عرفان نشان دهد و حتیالمقدور به این سوال پاسخ دهد که عینالقضات برکدام مذهب کلامی بوده وکدام آراء و اندیشههای کلامی او با تاویلات عرفانی آمیخته است؟ و به این نتیجه دست یابد که در عرفان اسلامی در بسیاری از موارد کلام و عرفان نه تنها متمایز از هم قابل تفسیر نیستند بلکه تآویلات عرفانی چاشنی تازهای به کلام داده است.
خلاصه ماشینی:
تنیدگی عرفان و کلام اسلامی در تمهیدات که حاصل روح متلاطم آن عارف نامی است اقتضا میکند تا برای ارزیابی دقیقتر، جایگاه عرفانی و ادبی عینالقضات اندیشههای کلامی او نیز بررسی شود.
(همان: 5) کتاب تمهیدات که در آن تمایل آشکار نویسنده به تأویل عقاید کلامی به ویژه درباره آخرت و مرگ مشهود است میتواند نتیجه تحول فکری عینالقضات و پذیرش آراء ابن سینا به جای آراء غزالی باشد.
در این تعریف مقصود از مبداء و احوال آن خدای تعالی و صفات اوست و علم به آن یعنی علم به وجود او و صفات او از روی برهان دینی و برطبق عقاید اسلامی، نه علم به ذات خدا که آگاهی برآن برای بشر ممکن نیست و نیز قید قانون اسلام در تعریف برای آن است که حدود فلسفه و کلام را از هم ممتاز کنند.
در این مقاله درصددیم بعضی از مسائل مهم کلامی مورد توجه عینالقضات از جمله توحید، صفات، رویت خدا، حدوث و قدم قرآن، امامت و معاد که در کتاب تمهیدات بانگاه عرفانی به آن پرداخته است نقل و بررسی کنیم: توحید توحید جایگاه خاصی در شریعت، کلام وعرفان دارد.
البته شک نیست که معتزله به عالم بودن، قادر بودن و بصیر بودن خداوند معتقدند، اما عقل آنان مانع از آن میشود که تصدیق کنند این صفات غیر از ذات الهی و جدای از آن است.