چکیده:
اشاره رشیدالدین ابوالفضل میبدی در مقدمة کشف الاسرار به
تفسیر شیخ الاسلام عبداللّه بن محمّد بن علی الانصاری که اساس کار او
قرار گرفته، این تصوّر اشتباه را ایجاد کرده است که خواجه عبداللّه انصاری
(۳۹۶- ۴۸۱ق) کتاب تفسیری داشته است. در هیچ کدام از کتب رجال و
حدیث و تصوّف که قدما نوشتهاند کوچکترین نشانهای از کتاب تفسیری
به نام خواجه عبداللّه انصاری وجود ندارد.
اما در حقیقت آن پیر هری که میبدی تفسیر او را اساس کار خود قرار داده، شخصی بوده است به نام ابواحمد عمر بن عبداللّه بن محمّد الهروی معروف
به پیر هری که در حدود سال ۴۰۰ق در گذشته است. میبدی به نسخهای از
تفسیر این پیر هری سمرقندی دسترسی پیدا کرده و به تصوّر اینکه وی همان
خواجه عبداللّه انصاری است، مدعی شده که تفسیر کشف را بر
اساس تفسیر خواجه عبداللّه نوشته است:
در کتاب القند فی ذکر علماء سمرقند تالیف نجمالدین عمر نسفی
(۴۶۱- ۵۳۷ق) اطلاعاتی دربار این مفسر آمده است. همچنین در کشف الظنون
در دو جا به تفسیر هروی اشاره میشود که باید منظور از آن همین شخص باشد.
سابقة اطلاق پیر هری به خواجه عبداللّه انصاری نیز چنانکه مولّف
نشان داده است به قرن هشتم ق بازمیگردد و در منابع قدیمتر نیامده است.
در کشف الآسرار در دو مورد تصریح شده است که منظور از «پیر
طریقت» خواجة انصاری است که باید در صحت آن تردید کردء زیرا احتمال
اینکه کاتبان بعد از عبارت «پیر طریقت»، «شیخالاسلام انصاری» را افزوده
باشند بسیار زیاد است.
چاپ انتقادی دقیقی از کشف ممکن است مواردی را نشان دهد
که میبدی به صراحت از مولّف اصلی یعنی عمر بن عبداللّه کشانی نقل کرده
است و از این طریق بتوان به بازسازی تفسیر پیر هری واقعی دست یافت.