خلاصه ماشینی:
"از مفهوم شعر در بین برخی از فلاسفهء جهان اسلام نظیر فارابی(ص 65)،ابن سینا(ص 71-72)،ابن رشد(ص 72-73) نیز سخن میرود و بیان این نکته که نقد عربی قدیم بیشتر تابع آراء اهل بلاغت و لغویان بوده است نه فلاسفه،و به این مناسبت آراء آمدی،ابو هلال عسکری،عبد القاهر جرجانی،حازم قرطاجنی مورد توجه واقع میگردد(ص 74-84)و سرانجام به این نتیجه میرسد که شعر عربی تا آغاز قرن بیستم بیشتر حالت تقلیدی و تکرار اشکال و افکار پیشین بود تا این که شاعران عصر نهضت به طبیعت پیرامون خویش نگریستند.
اهمیت عنصر فکر را در شعر انکار نمیکند و معتقدست که شاعر باید با خودش و هنرش صداقت داشته باشد تا بتواند با مردم صادق باشد،چنین صداقتی در دل مکنون است،یعنی در اعماق نفس بشری و میگوید: مصدر الصدق فی الشعور هو القلب و فی القلب مهبط الالهام مؤلف در بیان مفهوم شعر در نظر نزار قبانی(ص 181-187)میگوید شعر در نظر وی بمنزلهء آذرخش زیبایی است که کمدوام است و آن را«لحظهء شعری»مینامد که شاعر بر آنچه در درون او میجوشد سلطه و اختیاری ندارد،نظیر حالت الهام که یادآور قول ابن رشیق و ابن قتیبه و رمانتیکها و سمبولیستهای فرانسوی است و این سخن حافظ: در اندرون من خستهدل ندانم کیست که من خموشم و او در فغان و در غوغاست مفهوم شعر در نظر سمبولیستها(ص 189-206)با مقدمهای دربارهء فریفتگی جوانان لبنانی به سمبولیسم و درخشندگی و موسیقی آن و اهمیت موسیقی کلام در شعر سمبولیست و بحث از سمبولیسم در فرانسه،آغاز میشود و معرفی سعید عقل(ص 189 -198)که پیشرو این مکتب در لبنان است و نیز بیان این نکته که سمبولیسم لبنانی تحت تأثیر مکتب فرانسوی بوجود آمده است نه بر اثر عقیدهای فلسفی در ادب و فکر و هنر."